شناخت بیماری نوزما و راه های درمان


قصد داریم مختصری راجع به بیماری نوزما صحبت کنیم. شاید حداقل اکنون با توجه به شروع کار و زمانی که در آن قرار میگیریم بهترین فرصت برای پرداختن به موضوع نوزما و راهکار های مقابله با این بیماری خطرناک و تقریبا غیر قابل ملموس برای زنبور دار باشد. غیر قابل ملموس به خاطر اینکه خیلی وقتها در کوتاه مدت به تنهایی منجر به تلفات در سطح کندو نمی شود اما در سطح فعالیت و تولید محصولات زنبور عسل اثرگذار خواهد بود.
هدف از این بحث ، انتقال مطالب کاملا علمی و اندکی هم از تجربیات آزمایشگاهی اینجانب در مورد رفتار و اثرات نوزما در زنبورستان و در نهایت راهکار مناسب برای درمان و پیشگیری این بیماری می باشد. به طوری که اطمینان حاصل گردد با بکار گیری این مطالب تغییرات ملموس را در تمام سطوح زنبورستان، اعم از مرگ و میر زنبور عسل، تلفات کندو و همچنین سطح تولید محصولات زنبور عسل ایجاد گردد.
نوزما یک بیماری تک یاخته ای است که امروزه با توجه به خصوصیات فیلوژنیکی، آن را در شاخه قارچ ها رده بندی میکنند. دو گونه در نوزما شناسایی شده است.
نوزما سرانا و نوزما آپیس ، سرانا 100 تا 1000 برابر جانی تر از گونه آپیس می باشد. اثرات مخرب این بیماری میتواند در سه سطح یعنی در مرگ و میر زنبور عسل (ریزش) ، تلفات کندو و یا کاهش میزان محصولات مشاهده گردد.

پاتولوژی بیماری نوزما :
شیوع بیماری :
شیوع نوزما آپیس در هوای گرم یعنی اواخر بهار و تابستان بسیار کم و حتی غیر قابل کشف میباشد. اما پیک جزئی را در پاییز و اوایل زمستان نشان میدهد بطوری که در اواخر زمستان و اوایل بهار در لحظه شروع کار زنبور و قبل از جایگزینی جمعیت زمستانه با جمعیت بهاره به اوج خود میرسد این در حالی است که گونه سرانا بر خلاف گونه آپیس در هر فصلی ممکن است قابل کشف باشد. بنابراین با توجه به رفتار شیوع نوزما اعم از آپیس و سرانا حداقل اواخر زمستان بهترین زمان برای مدیریت در ریشه کنی این بیماری است.

شدت بیماری :
در این بخش سعی میکنم شدت اثر بیماری سرانا را هم از مطالعات معتبر خدمتان انتقال بدهیم. زیرا سرانا بسیار خطرناک تر است و میتواند خطرات آن حتی اثرات آپیس را پوش دهد از طرفی سرعت رشد بیشتری داشته طوری که در دستگاه گوارش زنبور جایگزین گونه آپیس میگردد. مطالعات آمریکایی نشان میدهد که درمان نکردن کندوهای آلوده به نوزما سرانا با فوماژلین ( در مقایسه با کندوهای آلوده به سرانا که با فوماژلین درمان شدند ) بعد از 15 ماه منجر به تلفات این کلونی ها شده است.
این منطقی به نظر میرسد چرا که نوزما سرانا منجر به کاهش پپتیدهای آنتی بیوتیکی ( آباسین ، دفنسین ، هایمنتوپتاسین ) در همو لنف شده و احتمالا سیستم دفاعی را در زنبور کاهش داده و منجر به بروز ویروسها و تلفات کلونی میگردد.  از طرفی مطالعات دیگر در آمریکا، آلمان، اروگوئه، ایتالیا و دانمارک نشان داد که با وجود سطح بالایی از نوزما سرانا، تلفات حداقل در سطح کلونی مشاهده نمیشود که این عدم تلفات را به شرایط آب و هوایی، تفاوت در مقاومت به این بیماری توسط زنبوران و وجود واریته های سرانا نسبت داد اگرچه عواقب و کاهش تولید ممکن است در آن کلونی ها مشاهد شود.
تجربه آزمایشگاهی اینجانب هم منطبق بر این مطالعات بوده بطوری که گاهی وقت ها با وجود سطح بالایی از نوزما مرگ و میر در سطح زنبور و کلونی مشاهده نشده است ( باید یادآور شد که فقط و فقط نوزما وجود داشته و سایر بیماری حداقل کنه ای در زنبورستان مشاهده نمیشد لذا هر ریزش را نمیتوان به نوزما نسبت داد ).
از این بحث هم میتوان نتیجه گرفت که عدم وجود تلفات در سطح زنبور عسل ( ریزش ) و در سطح کندو حداقل در زمستان و اوایل بهار ممکن است با وجود سطح بالایی از آلودگی نوزما سرانا، در زنبورستان مان مشاهده نشود و این دلیلی بر عدم مدیریت ما حداقل در پیشگیری از این بیماری نیست. چرا که عدم کنترل آن عواقب سو را حداقل در سطح تولید در پی خواهد داشت

علائم بیماری :
اگرچه اسهال با وجود نوزما آپیس شدیدتر خواهد شد و به عنوان یک علائم نوزما آپیس در نظر گرفته میشود اما همیشه انتظار علائم را نباید داشت. همچنین تست میدانی که شامل بررسی کردن رنگ روده میانی جهت حضور نوزما بخصوص گونه سرانا هم کار ساز نخوابد بود. سایر علائم چون بال k شکل و خزیدن جلوه دریچه پرواز و متورم شدن شکم هم با علائم سایر بیماری بخصوص بیماری ویروسی همپوشانی دارند.
تنها راه اثبات بررسی میکروسکوپی زنبور جهت حضور اسپور میباشد. و همچنین برای شناسایی قطعی گونه ها از یکدیگر از روش مولکولی PCR استفاده میگردد. باید از بحث های بالا نتیجه گرفت که با عدم وجود علائم هم نمیتوان گفت نوزما در زنبورستان وجود ندارد. و لذا ممکن است کاملا تا این مرحله برای زنبور داران ملموس نباشد.

پیشگیری و درمان :
پیشگیری و درمان به جا و به موقع قدرت زنبور را به شدت افزایش میدهد به طوری که بیشترین بهره وری را میتوان از این کلونی ها داشت. منظورم از قدرت یا توان زنبور کاملا متفاوت از جمعیت کلونی میباشد. چرا که با فرض یکسان گرفتن سایر شرایط ( اعم از سن ملکه و سایر بیماریها ) یک زنبور سه قاب ممکن است توان چند برابری نسبت به یک کلونی شش هفت قابی داشته باشد.
توان عبارت است از موم بافی، پرورش نوزاد، تخم ریزی بالا ملکه،کاهش بچه دهی و برگشت زنبوران کارگر به کندو و ... این عوامل یا همان توان میتواند تحت تاثیر بیماری نوزما قرار بگیرد. چرا که این بیماری در هر سه نوع زنبور یعنی ملکه، نر و کارگر قابل سرایت میباشد. مثلا مطالعات نشان داد که وجود نوزما سرانا منجر به عدم تکوین درست مغز در زنبوران کارگر میشود به طوری که پس از خارج شدن از کندو قدرت برگشت و بازیابی را ندارند.

شاید مهمترین و کاربردی ترین بخش برای هر بیماری درمان باشد. موادهایی برای درمان ارائه شده که صرف نظر از منشا آنها مجزا هر یک را توضیح خواهیم داد.
1 - تیمول
تیمول از ترکیبات فلاونویئدی در گیاه آویشن است. مطالعات اندکی از اسپانیا و ایتالیا نشان میدهد که تیمول در کنترل بیماری نوزما نقش دارد اما مستندات زیادی هنوز نیاز هست تا به عنوان یک دارو برای درمان این بیماری در نظر گرفته شود. لذا با قاطعیت نمیشود گفت که تیمول کاربردی است.

2 - گیاه افسنطین
اگرچه رفرنس هایی به این گیاه در درمان نوزما اشاره کرده اند اما تاثیر اندک آن در کاهش سطح آلودگی به نوزما آپیس به اثبات رسیده است اما تاثیری بر نوزما سرنا نخواهد داشت. از طرفی این گیاه ممکن است منجر به مرگ ومیر خود زنبور هم شود.لذا هنوز حداقل به عقیده بنده این دارو هم نمیشود توصیه کرد. همانطوری که کشورهای پیشرفته هم استفاده نمیکنند

3 - اسسول پلاس
مقالاتی که اسیدی کردن خوراک را به عنوان پیشگیری و درمان نوزما گزارش دهند وجود ندارد. حتی مقاله فرانسوی گزارش داد که اسیدی کردن با اسید استیک به هیچ عنوان حتی در پیشگیری موثر نمیباشد.  ( تجربیات آزمایشگاهی خودم هم همین را نشان داد )

4 - سرکه سیب
زمان زیادی است که از سرکه سیب به عنوان مبارزه با نوزما یاد میشود. باید بگوییم هنوز مستند معتبری یافت نشده که اثرات درمانی را آن تایید کند. شاید به دلیل ملموس نبودن نوزما که در بالا به آن اشاره شد و نداشتن علائم و ... زنبور داران عزیزمان ما به اشتباه برداشت میکردند که این بیماری درمان شده است. اگرچه از خواص سرکه سیب نمیشود منکر شد چرا که حاوی عنصر های حیاتی و مواد با ارزشی است و دادن آن به زنبور حداقل به مقدار مناسب مضر نباشد اما به هیچ وجه حتی برای پیشگیری هم مناسب نیست. این مطلب که سرکه سیب بر روی بیماری نوزما بی تاثیر است کاملا در تجربیات آزمایشگاهی این جانب به اثبات رسیده است. 

5 - فوماژلین
در حال حاضر تنها داروی رسمی و علمی تایید شده برای درمان و پیشگیری دو گونه نوزما ، فوماژلین میباشد. باید قبل از روش استفاده درست این دارو، به ارزش این دارو متذکر شوم. فوماژلین یک داروی بسیار ارزشمند است. پژوهشهایی نشان داد که حتی این دارو در درمان بعضی از انگلها تک یاخته ای انسان موثر میباشد. همچنین این دارو حداقل در مرحله تحقیقات نشان داد که میتواند به دلیل خاصیت مهاری در آنژیوژنز یا همان رگ زایی در درمان تومور های بدخیم موثر باشد. با این حال این دارو یک آنتی بیوتیک است و باید به درستی در زنبورستانها استفاده گردد تا بالاترین بهره وری را داشته باشد.

زمان و روش استفاده از فوماژلین
بهترین زمان برای درمان و پیشگیری حداقل در شروع کار میباشد یعنی از اواخر بهمن تا حداکثر اوایل فروردین. گاهی وقتها به دلیل مشکلاتی، مصرف دارو در پاییز یا زمستان ممکن است تجویز شود.با دادن دارو سطح اسپور به حداقل کاهش می یابد و زنبور توانایی خود را بازیابی میکند. و با سرعت بیشتری خود را بالا می آورد. بهتر است قبل از دادن دارو سطح آلودگی توسط یک متخصص در آزمایشگاه با نمونه گیری مشخص گردد. سطح آلودگی زیر 1000اسپور به ازای هر زنبور منفی در نظر گرفته میشود ( در هر صورت پیشگیری شود) و همچنین زیر یک میلیون باید پیشگیری شود و بالا ی یک میلیون اسپور به ازای هر زنبور باید درمان گردد.  این به تعیین مقدار مصرف دارو و صرفه جویی آن کمک زیادی میکند. با این وجود شاید این امکان برای تمام زنبور داران نباشد و من این توصیه را میکنم که حداقل دو بار تکرار این دارو را در زمان شروع کار داشته باشند.

روش استفاده فوماژلین
ابتدا یک ساشه 50گرمی حاوی 1225 میلی گرم حاوی فوماژلین را در یک لیتر آب سرد حل میکنیم به طوری که ذرات در آن مشاهده نگردد. سپس این محلول را به 14 لیتر شربت یک به یک اضافه کنید مجددا با دقت در شربت حل کنید. شما اکنون 15 لیتر شربت حاوی دارو دارید. و از این شربت به میزان 250 تا 300 سی سی به هر کندوی پنج قاب میدهید.
روش دادن به صورت خیساندن زنبور است یعنی بدون باز کردن قاب، بر سر جمعیت دارو را بریزید. با این روش شما هر ساشه را در واقع به پنجاه تا 60 زنبور میدهید. و به هر کلونی تقریبا 20تا25میلیگرم فوماژلین میرسد و این عالیست. برای درمان حداقل سه بار تکرار با فاصله 5 تا 7 روز سطح اسپور را به صفر کاهش میدهید. برای پیشگیری شما میتوانید یک الی دوبار تکرار داشته باشید.
توجه داشته باشید که به هیچ وجه شربت حاوی دارو را در ظرف شربت خوری نریزید چرا که این عمل نوزما سرنا را هار تر میکند زیرا با این عمل زنبوران شربت را با عسل ذخیره و رقت دارو را کم میکند و مطالعات نشان داد دوز پایین دارو ، سرنا را می رهاند. روش خیساندن ( که با اسپری فرق میکند ) منجر میشود تا با رفتار تروفولاکسیز ( دهان به دهان کردن در زنبوران ) دارو یکجا و در جا و با دوز مناسب به تمام زنبوران برسد.

منبع : دکتر مهدی امیری کیا