بیماری نوزادان گچی (Chalkbrood) چیست
بیماری نوزادان گچی (Chalkbrood) چیست
بیماری نوزادان گچی نوعی بیماری قارچی است که نوزاد زنبور عسل را مبتلا میکند. این بیماری نخستین بار در آلمان در سال ۱۹۱۳ گزارش گردید.
هرچند این بیماری کلنی زنبور عسل را نابود نمیکند ولی سبب کاهش جمعیت کندو و تولید عسل میشوند.
همه گیر شناسی:
بیماری از اکثر نقاط دنیا از جمله اروپا، آمریکا، کانادا، آسیا، … گزارش شده است. بیماری در فصل بهار و تابستانهایی که بارانی بوده و کندو در محیط مرطوب و خنک قرار دارد، بیشتر دیده میشود.
علت نامیدن این بیماری به لارو مومیائی این است که لاروها مرده مومیائی شده اند و ظاهری سفید و گچی دارند. سفیدی رنگ لاوها وقتی قارچ عامل بیماری به مرحله تولیدمثل می رسد تبدیل به سیاهی می شود.
عامل بیماری لارو گچی
قارچی از خانواده آسکوسفاراسه Ascosepharaceae و جنس آسکوسفارا Ascosephaera به نام آسکوسفارا آپیس Ascosephaera Apis عامل بیماری نوزادان گچی میباشد.
در ونزوئلا بیماری توسط آرفوسفارا کرانی Arrhenosepheara Cranei ایجاد میشود که عضوی از خانواده آسکوسفراسه میباشد.
این قارچ یک ارگانیسم هتروتال است و کیستهای ویژه اسپورهای خود را هنگامی که تالهای مثبت و منفی ترکیب میشوند، تشکیل داده و توسعه میدهند. اندازه اسپورهای منفرد داخل آن ۳-۴ * ۲- ۱/۴ میکرون میباشد. اسپورهای آسکوسفارا آپیس کاملا مقاومند و تا ۱۵ سال قدرت بیماریزائی خود را در خاک حفظ میکنند.
بیماریزائی:
این بیماری بیشتر در شرایط آبوهوایی سرد و مرطوب شیوع دارد. بدین لحاظ بیشتر در فصول بهار و اوایل تابستان به ویژه هنگامی که باران زیاد بوده و کندوها در مناطق مرطوب داشته باشند در زنبورستانها شایع میشود. لاروهای زنبوران کارگر، نر و ملکه همگی به بیماری مستعد هستند.
ابتلا به بیماری در فصل کمبود لارو نیز دیده میشود اما اکثرا در اوخار بهار یعنی زمانی که لاروهای کندو به شدت افزایش مییابد، شایع میشود. این بیماری معمولا در تابستان که حرارت بیشتر میشود، کاهش یافته و یا برطرف میشود.
لاروهای عفونی بیشتر در لبه بیرونی شانهای کندو دیده میشوند یعنی در جایی که پرستاران کمتری برای نگهداری و حفظ دمای مناسب مورد نیاز لاروها وجود دارد. لاروها در سلولهای سر پوشیده و سر باز آلوده میشوند. شفیرههای جوان یا لاروهای تازه تفریخ شده بیشتر مستعد بیماری هستند. زنبوران، اغلب سرپوش سلول مبتلا را سوراخ کرده و آن را بر میدارند.
اسپورهای قارچ که توسط غذا وارد روده خلفی لارو میشود، جوانه میزند و تا پوشیده شدن سر سلول رشد میسلیال محدود و تقریبا متوقفی دارد. تا این مرحله، لارو ۶ تا ۷ روز سن دارد.
رشتههای میسلیال به دیواره روده نفوذ میکنند و با رشد خود تمام بدن لارو را در عرض ۳-۲ روز فرا میگیرد.
انتقال عامل بیماری:
لاروهای آلوده، میلیونها اسپور تولید میکنند که فضای کندو را پر میکند. بدین سبب زنبوران بالغ اعم از ملکه یا کارگران نیز آلوده میشوند و ان را به راحتی به زنبور دیگر و کلنی دیگر منتقل میکنند. برجستهترین فاز آلودگی کندو همین نقطه است که سبب میشود کندو حداقل تا ۳ سال آلوده بماند.
اسپورهای مقاوم که حداقل ۱۵ سال در خاک زنده میمانند، میتوانند از طربق تجهیزات آلوده و خصوصا شان نوزادان به زنجیره غذایی زنبور راه پیدا کنند و از طریق غذای نوزادان به لارو منتقل شوند.
آلودگی سطح بدن لارو از طریق اسپورهای چسبیده به شان یا دیواره سلول نیز احتمال دارد. انتقال الودگی از طریق گرده و عسل نیز گزارش شده است. بدین سبب تغریه کندو با گرده جمعآوری شده از کلنی الوده میتواند آلودگی را ایجاد کند.
اسپورهای قارچ میتوانند به هنگام ردوبدل کردن غذا، از زنبوری به زنبور دیگر منتقل شوند و ملکه نیز میتوان در این میان سهیم باشد. ورود زنبور از کلنیهای آلوده و تعویض قطعات و شانهای آلوده بین کلنیهای سالم و آلوده، در انتقال اسپور عامل بیماری نقش دارد.
اسپور قارچ میتواند همراه با غذا وارد بدن لارو شده یا از طریق سطح بدن به اسپورهای چسبیده به شان و دیواره سلول آلوده شوند. لاروهای زنبور عسل اگر در ۴-۳ روزگی، اسپورهای آسکوسفارا آپیس را ببلعند، دو روز بعد هنگامی که درپوش سلول برای شروع مرحله شفیرگی بسته میشوند دچار ارز شده و به حاشیه سلول متمایل میشوند بعد از چندی، در روده میانی لارو جوانه زده، تشکیل میسلیوم میدهد و میسلیوم قارچ در مرحله شفیرگی، انتهای بدن شفیره را شکافته و بیرون میآید.
بعضی نژادهای زنبور و همچنین لاینهایInbred نسبت به بیماری، حساسیت ویژهای دارند. وقتی تهویه کلنی نامطلوب باشد، محل تجمع مناسبی برای اسپور آسکوسفارا آپیس فراهم میآید. سپس همزمان با گسترش فعالیت در کلنی و ازدیاد نوزادان، لاروها نیز آلوده میشوند. آلودگی قارچی زنبوران در کلنیهایی ظاهر میشود که رطوبت آنها بیش از حد معمول است، دچار کمبود غذایی هستند و منطقه آنها از نظر آبوهوا آلوده و اسیدی است.
مدیریت نامناسی یا استفاده از کندوهای باز یا بدون قابهای متحرک، میتواند در بروز بیماری موثر باشد. افزودن مستمر یا طولانی مدت انتی بیوتیکها در شربت زنبوران، امکان رشد قارچ را در کلنی مطلوب میکند.
کلنیهای ضعیف از نظر جمعیت، تغذیه و وجود بیماریهای دیگر یا کلنیهایی که دچار استرس طولانی مدت هستند، بیشتر دچار این بیماری میشوند. بیماریهای لوک آمریکایی، لوک اروپایی، نوزما، سپتی سمی، بیماری کیسهای نوزادان و بیماریهای ریکتزیائی با افزایش بروز بیماری نوزادان گچی در ارتباط مستقیم هستند.
غذاهای آبکی یا عسل که رطوبت آن زیاد است و نیز عوامل ژنتیکی در بروز یا گسترش عفونت نقش دارند. حشرات دیگر به خصوص زنبوران وحشی در گسترش بیماری نقش دارند. این امر ممکن است به علت جستجوی غذا در منطقهای یکسان و از محصولات مشابهی باشد که قبلا زنبور آلوده از آنها گرده یا شهد، جمعآوری کرده است.
علائم بیماری لارو گچی
زمانی که تنها یک سویه (مثبت یا منفی) از میسلیوم قارچ به لارو حمله میکند، لارو سفت و سخت شده، تغییر شکل داده، کوچک میشود.
حالت مومی سفید گچی به خود میگیرد اما زمانی که هر دو سویه قارچ به لارو حمله میکند، اجسام بارور در خارج از بدن لارو مرده تشکیل میشود و رنگ موم به خاکستری، ابلق (خال خالی) تا سیاه کامل تغییر مییابد.
این حالت ابلق مانند به واسطه حضور اسپورها یا اجسام مولد هاگ به خصوص در سمت شکمی بیشتر دیده میشود. در ابتدای بیماری و بر اثر رشد میسلیومها، پوششی سفید و پر مانند، لاروهای مرده را فراگرفته و لارو به اندازه سلول خود متورم میشود. سپس خشک و سخت شده، چروکیده میگردد و به صورت تودهای گچی در میآید.
حال اگر اجسام بارور روی تشکیل شده باشد، رنگش به خاکستری تا سیاه تغییر مییابد. در آلودگیهای شدید ممکن است لاروها در خانههای سرپوشیده بمیرند و امکان دارد با تکان دادن شان، صدای تقتق لاروهای مرده شنیده شود. زنبورهای بالغ اجساد لاروهای مرده را از سلولها خارج میکنند، به طوریکه میتوان آنها را در محل ورودی یا کف کندو مشاهده کرد.
لاروهای آلوده که در یک مسیر مستقیم به بیرون سر میکشد، بوسیله پرستاران در دو یا سه روز بعد از آلودگی و مشاهده علائم برداشته میشوند. لاروهای مرده (مومیاییها) اغلب در جلو کندو روی سکوی پرواز با تله گرده یافت میشوند. در کلنیهای قوی اکثر مومیاییها توسط کارگران به بیرون انداخته میشوند. بنابراین کاهش احتمال عفونت مجدد از لاروهای مرده انتظار میرود.
پیشگیری و درمان لارو گچی
هوای سرد و مرطوب رشد قارچ را بیشتر میکند. بنابراین باید از ایجاد رطوبت بیش از حد و تهویه ناقص کندو جلوگیری کرد.
در زمستان، زدودن علفهای بلند از اطراف آنها برای جلوگیری از ایجاد رطوبت، تهویه صحیح کندو و بزرگتر نمودن ورودی کندو، از گسترش بیماری جلوگیری میکند.
اما تحریک غریزه زنبور برای نظافت کردن کندو اقدامی اساسی برای کنترل بیماری است. این کار با پاشیدن محلول بر روی شانهای نوزادان، قسمتهای داخلی کندو و تخته پرواز صورت میگیرد. اضافه مینماید که محلول ۴% این ماده، اسپورها را در عرض ۳۰ دقیقه میکشد.
گزارش شده است که استفاده از عسل حاوی ۱۷% آب به جای عسل حاوی ۱۹% آب در کاهش بیماری موثر است.
درمان بیماری:
در کندوهای قوی، بیماری نوزادان گچی مشکل خاصی ایجاد نمیکند و معمولا به علت بیرون بردن بقایای نوزادان مرده توسط زنبوران بالغ، پیش از مداخله زنبوردار، بیماری ناپدید میشود. اما باید در اسرع وقت بقایای زنبوران مرده را جمعآوری و سوزاند تا روی هم جمع نشوند و اسپورهای قارچ را منتشر نکنند.
در موارد حاد، میتوان شان را حذف نمود یا آن را اصلاح کرد. بدین ترتیب که پس از زدودن نوزادان چروکیده، شان را در معرض نور آفتاب قرار داد یا با دود گوگرد یا فرمالین ضدعفونی نمود. دود دادن یا اتیلن اکسید نیز موثر است.
باید کلنیهای به شدت بیمار را با اضافه کردن زنبوران بالغ، جوان و نوزادان تازه از تخم بیرون آمده و نیز دادن شربت تقویت نمود و همچنین شانهای خالی را در زمستان از کندو خارج نمود. استفاده از ملکه مقاوم و تعویض ملکه با ملکهای از نژاد مقاوم نیز پیشنهاد شده است.
درمان دارویی:
پاشیدن محلول ۰/۷ % تیمول روی شانهای آلوده، بیماری را کنترل میکند. برای این کار باید همه شانها، دیواره داخلی خانهها یا اتاقهای نوزادان یا محلول تماس داشته باشند. محلول ۲% تیمول در عرض ۲۰ دقیقه از رشد آسکوسفارا آپیس در بدن جلوگیری میکند.
اگر به زنبوران شدیدا آلوده، سوربیک اسید و سدیم پروپیونات به همراه شکر و گرده خورانده شود، بیماری نوزادان گچی هفت روز بعد از شروع درمان کنترل میشود.
آپیگارد که پایه آن تیمول است، برای کنترل کنه واروازیس و بیماری نوزادان گچی مفید است. نظر به اینکه عفونت نوزادان گچی همواره در کندو حضور ندارد لذا زنبوردارانی که به منظور فروختن گرده یا تغذیه زنبورهای دیگر اقدام به جمعآوری گرده میکنند باید مرتبا گرده و تله گرده را از نظر نوزادان مومیایی شده یا قسمتهای مختلف نوزادان مومیایی شده بررسی کنند.