زمستانگذرانی زنبورعسل؛ بیولوژی و مدیریت آن | قسمت دوم
؛؛ در ادامه مطلب نتایج تحقیقات اخیر در ارتباط با این موضوع را بررسی می کنیم که به دنبال بررسی این عوامل و ارتباط آنها با تلفات زمستانه، اقدامات مدیریتی را برای کاهش اثرات این عوامل روی تلفات زمستانه کلنی ها توصیه می کنیم.
ارزیابی های گسترده کلنی های مدیریت شده زنبورداران در کشورهای کانادا و آلمان نشان داد که سطوح کنه های Varroa بیشترین ارتباط را با تلفات زمستانه کلنی ها دارد.کنه های واروآ پارازیت خارجی زنبورهای عسل هستند که از اجسام چربی شفیره های در حال رشد تغذیه می کنند. تغذیه کنه واروآ بر بسیاری از تغییرات فیزیولوژیکی مرتبط با زمستانگذرانی زنبورها از جمله کاهش غلظت ویتلوژنین ، کاهش سطح پروتئین و کربوهیدرات شکمی و کاهش طول عمر در زنبورهای تابستانی و زمستانی تأثیر منفی میگذارد
شکل 2- تأثیر متقابل عوامل فیزیولوژیکی کلیدی در زنبورهای پرستار، چراگر و زمستانگذران
دایره های رنگی در کنار هر فاکتور نشان دهنده فراوانی نسبی آن فاکتور در زنبورهای پرستار ( دایره سبز رنگ ) ، زنبورهای چراگر ( دایره قرمز رنگ ) و زنبورهای زمستانگذران ( دایره آبی رنگ ) است. همانطور که نقش زنبورها براساس سن تغییر میکند و از پرستاری به جستجوی غذا میروند، سطح هورمون جوانی در همولنف آنها نیز افزایش مییابد. در کارگران، ویتلوژنین به عنوان یک پروتئین ذخیره سازی مواد مغذی عمل میکند و در یک حلقه بازخورد منفی با هورمون جوانی دخالت دارد مثلاً با افزایش سطح هورمون جوانی، سطح ویتلوژنین کاهش میباید و سپس کاهش سطح ویتلوژنین منجر به افزایش هورمون جوانی می شود.
سطح کل پروتئین همولنف که شامل ویتلوژنین و سایر انواع پروتئین ها میشود، در زنبورهای پرستار بیشتر از زنبورهای چراگر است. در نهایت، غده هیپوفارنژیال که در سر زنبورهای کارگر قرار دارند ترشحات ( غذای نوزادان ) تغذی های را برای سایر اعضای کلنی تولید میکند. اندازه غده هیپوفارنژیال در زنبورهای پرستار از زنبورهای چراگر و زنبورهای زمستانگذران بزرگتر است .
؛؛ زمستانگذرانی زنبورعسل؛ بیولوژی و مدیریت آن | قسمت اول
براساس نتایج مطالعات هنگامی که کلنی ها با کنه کش ها برای کاهش سطح کنه Varroa تحت درمان قرار گرفتند کاهش قابل توجهی در تلفات زمستانه کلنی ها مشاهده شد. نتایج گزارشات زنبورداران نیز نشان داد که زنبوردارانی که از محصولات یا روشهای مختلف برای کنترل کن هواروآ در طول سال استفاده کردند 30 درصد تلفات زمستانه داشتند در حالیکه، زنبوردارانی که برعلیه این آفت مبارزه نکردند، 60 درصد تلفات داشتند ، با این حال استفاده از کنه کش ها برای کنترل کنه Varroa میتواند بر زنبورها نیز تأثیر منفی بگذارد.بنابراین ما استفاده از رویکرد مدیریت تلفیقی آفات " IPM " را برای تنظیم جمعیت کنه واروآ و بهبود موفقیت زمستانگذرانیکلنی ها توصیه میکنیم.
در مطالعاتی که در آنها آلودگی های ویروسی کلنی ها مورد بررسی قرار گرفت آلودگی کلنی با ویروس تغییر دهنده شکل بال ( DWV ) ، ویروس فلج حاد اسرائیلی ( IAPV ) و ویروس فلج حاد زنبورعسل ( ABPV ) به شدت با بقای کلنی ها در زمستان ارتباط داشت.کنه واروآ ویروس ها را به زنبورها و بین زنبورها منتقل میکند و بدین ترتیب، وضعیت ایمنی میزبان خود را کاهش میدهند و در نتیجه بار آلودگی ویروسی زنبورها را افزایش میدهد. بنابراین باید مشخص شود که تا چه حد همبستگی بین آلودگی به کنه واروآ و تلفات کلنی ها ناشی از اثرات کنه واروآ یا ویروس ها است.
مطالعات نشان داده است که ویروس ها به تنهایی تأثیرات شگرفی بر فیزیولوژی و رفتار زنبورها دارند از جمله بلوغ سریع، ولی تاکنون اثرات آنها بر ذخیره های غذایی، سطوح ویتلوژنین و دیگر جنبه های فیزیولوژی زمستانگذرانی زنبورها به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است.برای کاهش آلودگی های ویروسی و محافظت از توانایی ایمنی زنبورهای عسل، زنبورداران باید جمعیت کنه های واروآ و عوامل استرس زا مانند آفت کش ها که میتوانند بار آلودگی ویروسی کلنی ها را افزایش دهند، به حداقل برسانند.
وضعیت ژنتیکی زنبورها نیز ممکن است بر موفقیت زمستانگذرانی کلنی تأثیر بگذارد. مطالعه ای که روی 16 استوک ژنتیکی نژادهای مختلف در 20 زنبورستان در سراسر اروپا انجام شد، نشان داد بقای کلنی ها به طور قابل توجهی تحت تأثیر مکان و ژنوتیپ زنبورها قرار دارد. علاوه بر این، نتایج این مطالعه نشان داد کلنی هایی که توسط ملکه های بومی اداره می شوند، به طور متوسط 83 روز بیشتر از کلنی هایی که توسط ملکه های غیر بومی اداره می شوند، زنده می مانند و دلیل این امر را سازگاری بالای ملکه های بومی با محیط گزارش کردند.
با وجود اینکه مستندات علمی زیادی برای وجود زیرگونه های متمایز زنبورهای عسل در اروپا وجود دارد، ولی با توجه به شیوه های گسترده زنبورداری مهاجرتی و حمل و نقل سراسری هزاران ملکه و زنبور پاکتی تولید شده در جنوب ایالات متحده آمریکا و کالیفرنیا، جمعیت زنبورهای عسل این کشور احتمالاً از نظر ژنتیکی ناهمگن هستند.
مطالعات اخیر هیچ گونه مدارکی را برای سازگاری ذخایر محلی زنبورعسل با شرایط زمستانی پیدا نکرده است. مطالعه ای در آمریکا روی 50 کلنی که توسط پکیچ های زنبور پاکتی تاسیس شده بودند، انجام شد. نصفی از کلنی ها ملکه آنها را با ملکه های بومی تعویض کردند و ملکه نصف دیگر کلنی ها را تعویض نکردند.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد 80 درصد کلنی هایی که ملکه آنها تعویض شده بود، زنده ماندند درحالیکه در گروه دیگر فقط 20 درصد آنها زنده ماندند. با این حال، هنوز به طور قاطع مشخص نشده است که آیا این اثرات و زنده مانی بالا به دلیل سازگاری استوک های زنبور بومی است یا صرفاً اینکه ملکه های تولید شده توسط عملیات زنبورداری محلی از کیفیت بالاتری نسبت به آنهایی که توسط عملیات پرورش تجاری در مقیاس بزرگ تولید می شوند، هستند.
در مجموع اثرات ملکه بر ورود زنبورها به حالت زمستانگذرانی و بقای کلنی در زمستان بسیار قابل توجه است. بنابراین اگر زنبورداران نیاز به تعویض ملکه کلنی های زنبورستان خود دارند به آنها توصیه می شود حتماً در تابستان با استفاده از ملکه هایی از استوک های با کیفیت بالا یا از پرورش دهندگان ملکه اقدام به تهیه ملکه جوان جهت تعویض ملکه های پیر یا معیوب زنبورستان خویش نماین
.همچنین انتظار می رود که اندازه کلنی و ذخایر مواد مغذی بر بقای کلنی تأثیر بگذارد. کلنی های بزر گتر از مواد غذایی ذخیره شده در کلنی به شیوه کارآمدتری استفاده می کنند، زیرا مصرف سرانه غذا در کلنی های بزرگ کمتر از کلنی های کوچک است. بنابراین کلنی های بزرگتر که وارد زمستان میشوند، به احتمال زیاد در خروج از زمستان موفق تر خواهند بود و در نهایت عسل سالانه بیشتری تولید می کنند
مطالعات اخیر نشان داده است که وزن پاییز کلنی شاخص مهمی برای بقای کلنی در زمستان است. در مطالعه ای که انجام شد مشاهده گردید 90 درصد کلنی هایی که در پاییز دارای وزن 5/ 22 کیلوگرم بودند، زنده ماندند، در حالیکه تنها 27 درصد از کلنی هایی در پاییز18 کیلوگرم وزن داشتند، زنده ماندند.
جالب توجه است که تغذیه کلنی ها با مکمل گرده یا محدود کردن دسترسی کلنی ها به گرده در پاییز بر تعداد زنبورهای زمستانی تولید شده، ذخایر تغذیه ای، فیزیولوژی یا عملکرد آنها تأثیر نمی گذارد.بنابراین عواملی غیر از تغذیه پاییزی ( شاید ژنوتیپ و یا آلودگی به پارازیت ها یا پاتوژن و یا در دسترس بودن منابع در طول فصل ( به نظر میرسد اندازه جمعیت و عملکرد زنبورهای زمستانی را تنظیم میکنند.
بنابراین زنبورداران باید با نگهداری کلنی ها در مکان های غنی از مواد مغذی و یا تغذیه کلنی ها با مکمل گرده، فعالیت پرورش نوزاد را در طول فصل بهار، تابستان و پاییز تسهیل کنند و کلنی های کوچک را در اوایل پاییز با کلنی های بزرگ ادغام کنند. علاوه بر این مطالعات صورت گرفته نشان داد زمانی که کلنی ها در پاییز با فرمون نوزاد مصنوعی تیمار می شوند آنها مکمل پروتئین بیشتری مصرف می کنند. بنابراین تولید نوزادان و رشد کلنی افزایش می یابد تیمار کردن کلنی ها با فرمون نوزاد منجر به افزایش تولید عسل، اندازه کلنی و موفقیت زمستانگذرانی کلنی میشود.
بنابراین اگر حمایت از کلنی ها از طریق این روش ها امکان پذیر نباشد، درمان با فرمون نوزادان ممکن است گزینه ای برای تسهیل رشد کلنی ها و افزایش شانس زمستانگذرانی موفق آنها باشد.
اخیراً تلفات ناشی از قرار گرفتن زنبورعسل در معرض آفت کش ها در مقایسه با سایر عوامل ایجاد کننده تلفات روی زنبورها بهتر گزارش شده است. در یک مطالعه ای Mullin و همکاران دریافتند که کنه کش های مورد استفاده برای کنترل کنه واروآ رایج ترین سموم در بقایای فرآورده های کلنی از جمله موم هستند که شانس مقاومت کنه واروآ را در برابر این مواد شیمیایی افزایش می دهند.
همچنین سایر مواد شیمیایی شناسایی شده در موم پتانسیل آلودگی محصولات کندو را به آفت کش ها افزایش میدهند. با این حال قارچ کش ها در بالاترین سطح در گرده و به عنوان باقیمانده سطوح بالای آفت کش ها در نمونه های موم و گرده یافت شدند.
اثرات قرار گرفتن در معرض آفت کش ها با اثرات زیر کشندگی متعددی از جمله کاهش طول عمر، اختلال در عملکرد ایمنی، اختلال در یادگیری و حافظه، اختلال در جهت یابی، جستجوی غذا و هماهنگی حرکتی همراه است.
این تأثیرات احتمالاً توانایی کلنی ها را برای زمستانگذرانی موفقیت آمیز به خطر می اندازند. مطالعات کمی روی اثرات آفت کش ها بر موفقیت زمستانگذرانی کلنی ها انجام شده است. بنابر این نیاز است در آینده بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. با این وجود توصیه می گردد که زنبورداران از قرار دادن کلنی های زنبورعسل خود در معرض آفت کش ها خودداری نمایند.
؛؛ نتیجه گیری و جهت گیری های آینده !
زمستانگذرانی در زنبورعسل فرآیند بسیار پیچیده ای است که نشانه های محیطی متعدد، نشانه های اجتماعی، تعاملات درون کلنی و تغییرات فیزیولوژیکی و مولکولی را در تک تک زنبورهای داخل کلنی درگیر می کند. با استفاده از اطلاعات موجود، مدل زیر را طراحی کردیم که چگونگی ورود، حفظ و خروج از حالت زمستانگذرانی و همچنین عوامل تنظیم کننده این حالت را توضیح می دهد. شکل ( 3 )
اما مطالعات بیشتری برای آزمایش جامع این مدل با جداسازی و آزمایش جداگانه این عوامل ضروری است زیرا بسیاری از این عوامل ارتباط نزدیکی با هم دارند. توسعه ابزارها و رویکردهای ژنومی به ما امکان می دهد که چگونه و چه زمانی ژنوم زنبورهای عسل به نشانه ها و شرایط فصلی پاسخ می دهد، را درک کنیم. همچنین درک ما را از فهم این پروسه پیچیده زمستانگذرانی برای مدیریت بهتر کلنی های زنبور عسل توسعه می دهد.
؛؛ توصیه های لازم به زنبورداران
برای کاهش تلفات زمستانه کلنی ها، زنبورداران باید روی افزایش قدرت کلنی ها، ذخیره مواد غذایی کافی کلنی در پاییز، بهبود کیفیت ملکه و محافظت از زنبورها در برابر کنه واروآ، پاتوژن ها و آفت کش ها متمرکز شوند. بنابراین موارد ذیل برای کاهش تلفات زمستانه کلن یها توصیه می گردد :
1 » توصیه می گردد که فقط کلنی های قوی با جمعیت زیادی از زنبورهای کارگر و ذخایر مواد غذایی فراوان باید وارد مرحله زمستانگذرانی شوند.
2 » کلنی های ضعیف حتی آنهایی که هیچ علامتی از بیماری را نشان نمی دهند، باید در اوایل فصل پاییز با کلنی های قوی ادغام شوند.
3 » انتخاب مکان های مناسب با منابع فراوان و متنوع شهد و گرده جهت استقرار زنبورستان در طول فصل برای ایجاد کلنی های قوی که هم پر محصول و هم شانس بالایی برای زنده ماندنی در زمستان داشته باشد، ضروری است.
4 » ذخیره کافی عسل و گرده کلنی در پاییز بسیار حیاتی است و مقادیر مورد نیاز آنها برای زمستانگذرانی کلنی بسته به موقعیت جغرافیایی متفاوت است. اگر ذخیره عسل کلنی کافی نباشد، میتوان در اوایل پاییز با شربت 2:1 شکر کلنی ها را تغذیه کرد تا آنها به وزن دلخواه برسند و در عین حال انرژی مصرف شده توسط کارگران برای حذف رطوبت را به حداقل برسانند. در صورت کمبود گرده، جایگزی نهای گرده با کیفیت بالا جایگزین شود. با این حال لازم است برای زمستانگذرانی بهتر کلنی ها، گرده طبیعی متنوع و بدون آلودگی به آفت کش ها در حد مصرف بهینه کلنی در نظر گرفته شود.
5 » فقط کلنی هایی با ملکه های جوان و باکیفیت باید وارد دوره زمستانگذرانی شوند. ملکه های ضعیف تخمگذار یا مسن باید با ملکه های جوان از لاین های مقاوم به کنه واروآ و با زنده مانی بالا قبل از شروع دوره زمستان جایگزین شوند.
6 » کنه واروآ باید با استفاده از تاکتیک های مدیریت کنترل آفات ( IPM ) پایش و کنترل شوند. در این برنامه باید لاین های مقاوم و با زنده مانی بالا به عنوان اولین خط دفاعی در این تکنیک در نظر گرفته شوند. سایر تکنیک ها مانند حذف نوزادان نر ( تله نر) و صفحات مشبک کف کندو نتایج متفاوتی ارائه داده اند، اما زمانی که به عنوان بخشی از رویکرد مدیریت کنترل آفات ( IPM ) بکار گرفته شوند، سودمند خواهند بود.
7 » سطح آلودگی به کنه ها ( کنه واروآ و کنه تنفسی ) باید در طول فصل با استفاده از روش های شستشوی با الکل یا آب صابون، تست شکر یا تخته های چسبناک پایش شود و تلاش شود جمعیت کنه ها را زیر آستانه سطح زیان اقتصادی نگه داشت. آستانه زیان اقتصادی بسته به موقعیت جغرافیایی، تحمل زنبوردار برای استفاده از مواد شیمیایی و همچنین خطر از دست دادن کلنی ها متفاوت خواهد بود.بطور کلی اگر سطح کنه در اواخر تابستان به آستانه 5 تا 10 کنه در هر 300 عدد زنبور برسد، باید قبل از تولد جمعیت زنبورهای زمستانی با استفاده از یک ماده شیمیایی جمعیت آنها را کنترل کرد.
8 » نصب بادشکن در محل استقرار زمستانه زنبورستان و عایق بندی کندو تا جایی که مانع تهویه مناسب کندو نشود ، برای زمستانگذارانی موفقیت آمیز کلنی ها بسیار مفید خواهد بود. کلنی های زنبورعسل در درجات دمایی مختلف در مناطق متفاوت به محافظت نیاز دارند زیرا شرایط زمستان در کشور به طور چشمگیری متفاوت است. نصب بادشکن در مکان هایی با بادهای سرد زمستانی برای زمستانگذرانی موفقیت آمیز کلنی ها بسیار سودمند است.
9 » زمستانگذرانی کلنی ها را در مناطق جغرافیایی مختلف با زمستان های سخت و طولانی می توان با بسته بندی و عایق بندی کلنی ها یا زمستانگذرانی کلنی ها در داخل انبار بهبود بخشید. موارد دیگری مثل تهویه خوب کندو برای کاهش تجمع و تراکم رطوبت و قرار دادن صفحه ای پارچه ای با مش ¼ اینچ در جلوی کندو برای جلوگیری از ورود موش های مهاجم به داخل کندو در طول دوره زمستان جهت کاهش تلفات کلنی ها توصیه می شود.
10 » همه زنبورداران به ویژه آنهایی که در گرده افشانی محصولات کشاورزی فعالیت دارند، باید اقداماتی را برای محافظت از زنبورها در برابر آفت کش ها از جمله آفت کش هایی که برای کنترل کنه ها استفاده می شود، انجام دهند.
11 » تغذیه کلنی ها با یک جایگزین گرده با کیفیت بالا در طول دوره گرده افشانی محصولات کشاورزی توصیه میگردد زیرا این امر، اثرات گرده های آلوده به آفت کش ها را رقیق میکند.
12 » به زنبورداران توصیه می گردد برای به حداقل رساندن قرار گیری زنبورستان در برابر آفت کش ها، ارتباط نزدیک و پیوسته ای با کشاورزان داشته باشند
13 » خودداری از استفاده بیش از حد از کنه کش های شیمیایی و سایر محصولات بدون برچسب برای کنترل کنه واروآ، می تواند تجمع این مواد شیمیایی را در موم و سایر فرآورده های کندو به حداقل برساند.
14 » همه زنبورداران باید یک برنامه جامع برای به حداقل رساندن تجمع آفت کش ها و عوامل بیماری زا در کندو داشته باشند.
15 » در نهایت برای بهبود موفقیت زمستانگذرانی کلنی ها، ضروری است زنبورداران از زمانی که کلنی ها از مرحله زمستانگذرانی خارج می شود. ( یعنی اوایل بهار ( تا زمانی که کلنی ها وارد دروه زمستانگذرانی سال بعد می شوند، زنبورستان را با یک برنامه جامع مدیریت کنند.