شیوع فروپاشی کلنی زنبورعسل " CCD " و ارتباط آن با نوزما
در سالهای اخیر جمعیت بسیاری از گونههای گردهافشان کاهش داشته است، تعدادی از گونهها منقرض و گونههای بیشتری در معرض آسیب هستند. کاهش جمعیت گرده افشانها بهویژه زنبورعسل علاوه بر اینکه منجر به کاهش تولیدات کشاورزی میشود ، تهدیدی جدی برای گونههای گیاهی و تنوع زیستی در بسیاری از مناطق جهان نیز هست . بنابراین کاهش جمعیت کلنیهای زنبورعسل که اغلب گسترده و قابل توجه هستند، پژوهش روی سلامت زنبوران را سرعت بخشیده است .
کاهش کلنیهای زنبورعسل در مقیاس وسیع برای صنعت زنبورداری جدید نیست، از سال 1869 میلادی گزارشهای بینالمللی تلفات غیر معمول موجود است؛ در برخی از آنها توصیف کاهش کلنی مشابه مواردی است که در چندسال اخیر گزارش شده است. کاهش قابل توجه زنبورعسل در گذشته با نام بیماری می(May Disease) ، ناپدید شدن (Disappearing Disease) و بیماری سقوط
(Fall dwindle Disease) گزارش شده است، برای مثال در بیماری می که در سالهای 1891 و 1896 میلادی در ایالت کلرادو امریکا اتفاق افتاد؛ دستههایی از زنبوران بهطور کامل ناپدید شدند یا در مدت زمان کوتاهی جمعیت آنها بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت .
در سالهای اخیر بسیاری از کلنیهای مفقود شده با عنوان «ناپدید شده» گزارش شدند، این کلنیها دارای تعداد کمی زنبور زنده یا بدون زنبور بودند. این پدیده در آمریکا اختلال فروپاشی کلنی (Colony Collapse Disease) و در اروپا سندرم کاهش کلنی زنبورعسل (Colony Depopulation Syndrome) نامیده شد.
آنچه امروزه فروپاشی کلنی نامیده میشود برای نخستین بار در سال 2006 میلادی توسط یک زنبوردار بنام Dave Hackenberg ساکن فلوریدا گزارش شد . پس از آن تا سال 2007 میلادی ، بیش از 22 ایالت اختلال فروپاشی کلنی را گزارش کردند و برخی زنبورداران تا 95 درصد کندوهای خویش را از دست دادند. روند افزایش فروپاشی کلنی تا سال 2008 میلادی ادامه داشت؛ بهطوری که 35 ایالت، این اختلال را گزارش کردند.
فروپاشی کلنیها با مجموعهی گستردهای از علائم شامل ناپدید شدن ناگهانی زنبوران بالغ بهویژه زنبوران کارگر از کندوهایی که ذخیرهی غذایی کافی و مراحل مختلف نوزاد دارند، نبود زنبوران تلفشده در اطراف و داخل کندوها، تأخیر غارت کندوهای تحت تأثیر قرار گرفته توسط آفتهای ثانویه یا زنبوران دیگر شناسایی میشود.
کاهش ناگهانی کلنیها محدود به آمریکا نبوده و از سایر کشورها هم گزارش شده است. نخستین کشور اروپایی درگیر CCD جمهوری ایرلند بود؛ بهطوری که تا 50 درصد تلفات را در سال 2007 میلادی گزارش کرد و بهتدریج کشورهای اسپانیا، پرتغال، ایتالیا، دانمارک و آلمان وجود بیماری را گزارش کردند. در آسیا تایوان نخستین کشوری بود که این بیماری را گزارش کرد، اما امروزه ردپای این پدیده در اغلب کشورهای آسیایی مشاهده میشود .
در ایران نیز از سال 1388 گزارشهای پراکندهای از کاهش ناگهانی جمعیت کلنیهای زنبورعسل از مناطق مختلف کشور وجود دارد.از آنجاییکه توزیع جغرافیایی، فراوانی و وسعت کاهش ناگهانی زنبوران عسل رو به افزایش است، فرضیههای مختلفی برای توجیه این پدیده مطرح شده است .
اگرچه علت دقیق فروپاشی کلنیهای زنبورعسل در بسیاری از موارد ناشناخته مانده است، اما عوامل بسیاری بهعنوان علل آن مطرح میباشند، بهطوری که در سالهای اخیر مواردی از کاهش جمعیت کلنی به آلودگی با نوزما سرانه نسبت داده شده است . همچنین در برخی مطالعهها اثرات اقلیم بر فروپاشی کلنیها مطرح شده است .
بر این اساس، این پژوهش با هدف برآورد شیوع این پدیده در زنبورستانها و بررسی ارتباط آن با آلودگی به گونههای نوزما و اقلیم با همکاری دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای طیور، زنبورعسل و کرم ابریشم سازمان دامپزشکی کشور در تعدادی از زنبورستانهای کشور انجام شد.
؛؛ مواد و روش کار
روش نمونهبرداری : این مطالعه بهصورت مقطعی از فروردین تا مهر ماه 1395 به مدت 6 ماه انجام شد. حجم نمونهی مورد نیاز برای انجام این مطالعه با احتساب شیوع CCD برابر 44 درصد بر اساس مطالعه ی Mahmodi و همکاران در سال 2011، سطح معنیداری 5 درصد و دقت برابر20 درصد شیوع از 122 زنبورستان بدست آمد.
بر اساس نمونه گیری خوشه ای هر استان یک خوشه و زنبورستانها به عنوان عناصر خوشه در نظر گرفته شدند. ضریب اثر طرح خوشه ای در حجم نمونه فوق (122) ضرب و تعداد کل نمونه ها 183 زنبورستان برآورد شد. تعداد نمونه ها به نسبت زنبورستانهای هر استان به آن اختصاص یافت.
از زنبورستان های استانهای آذربایجان غربی، خراسان شمالی، اردبیل، چهارمحال وبختیاری ، گلستان ، خراسان جنوبی ، سمنان ، فارس ، خراسان رضوی ، قزوین ، قم ، کردستان ، لرستان ، جنوب کرمان ، گیلان ، مازندران و یزد نمونه گیری شد.
با استفاده از دادههای سیستم اطلاعات جغرافیایی (داده های سازمان دامپزشکی) پراکنش زنبورستانهای مورد مطالعه تعیین و اقلیم زنبورستانهای نمونه گیری شده بر اساس نقشه طبقه بندی اقلیمی دومارتن مشخص شد. به منظور نمونه گیری، ضمن بازدید کلنیهای زنبورستان مورد مطالعه توسط کارشناس بیماریهای زنبورعسل ادارههای دامپزشکی استانها، اطلاعات مربوط به زنبورستان و مشاهده یا عدم مشاهدهی علائم CCD در فرم مربوط به هر زنبورستان ثبت شد.
سپس بر اساس دستورالعمل سازمان دامپزشکی، بهصورت تصادفی از 5 درصد کلنیهای هر زنبورستان نمونه ی زنبور بالغ اخذ و اطلاعات مربوط به نمونه روی ظروف نمونهگیری ثبت شد. نمونهها تحت شرایط سرد برای تشخیص آلودگی به گونههای نوزما (نوزما آپیس و سرانه) به آزمایشگاه تشخیص بیماریهای زنبورعسل مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی منتقل شدند.
؛؛ آزمایش مولکولی تشخیص اسپور نوزما
آمادهسازی نمونهها » ابتدا تعداد 20 عدد زنبورعسل از نمونهی هر زنبورستان شمارش و جدا شد. سپس قسمت شکمی زنبوران جدا و در mm 10 آب مقطر کاملاً له شد، سوسپانسیون حاصل فیلتر و در 800 دور بهمدت 6 دقیقه سانتریفیوژ شد.
استخراج DNA » با استفاده از کیت استخراج DNA ساخت شرکت تکاپوزیست مطابق دستورالعمل کارخانهی سازنده DNA استخراج شد.
PCR » غنیسازی با استفاده از کیت PCR شرکت سیناکلون بر اساس دستورالعمل OIE (22) در ترموسایکلر ساخت کارخانهی اپندورف آلمان انجام شد. سپس محصولات PCR با الکتروفورز بر روی ژل آگاروز 1 درصد جدا، رنگآمیزی و با اشعهی ماوراءبنفش مشاهده شد. در این روش از پرایمر اختصاصی 16S rRNA برای شناسایی نوزما آپیس و نوزما سرانه استفاده شد . کنترلهای مثبت برای نوزما آپیس و نوزما سرانه در مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی تهیه شدند.
؛؛ جمعآوری و آنالیز دادهها
اطلاعات نمونههای اخذ شده و نتایج آزمایش مولکولی نمونهها ثبت و دادهها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک مربع کای تحلیل شدند. تمامی آنالیزهای آماری با نرمافزار SPSS نسخهی 21 انجام شد. در تمام آنالیزها (p≤0.05) به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
؛؛ نتایج
در این مطالعه از تعداد 183 زنبورستان نمونهبرداری شده، 49 زنبورستان (26/8 درصد، فاصلهی اطمینان 95 درصد: 33/3-20/3) دارای علائم CCD بودند. میزان شیوع فروپاشی کلنیهای زنبور عسل در اقلیمهای متفاوت کشور در جدول شماره 3 نشان داده شده است. در مقایسهی میزان شیوع CCD با استفاده از آزمون مربع کای، شیوع آلودگی به CCD در مناطق اقلیمی کشور تفاوت آماری معنیداری داشت (0.05>p).
بر اساس نتایج آزمایش مولکولی آلودگی با نوزما سرانه در همهی اقلیمهای مورد مطالعه وجود داشت (جدول شماره 4) در حالیکه آلودگی با نوزما آپیس در هیچیک از نمونهها مشاهده نشد. شیوع نوزما سرانه در مناطق اقلیمی کشور از نظر آماری تفاوت معنیداری داشت (0.05>p).
همانطور که در جدول شماره 5 مشاهده میشود، بین آلودگی با نوزما سرانه و شیوع CCD ارتباط آماری معنیداری دیده نشد (p>0.05) بهطوری که آلودگی با این انگل شانس ابتلا به پدیدهی CCD را تغییر نداده است.
بر اساس یافتههای این مطالعه شیوع CCD در زنبورستانهای مورد مطالعه 26/8 درصد بود. در مطالعهی Mahmodi و همکاران در سال 2011، شیوع فروپاشی کلنی در زنبورستانهای ایلام 43/3 درصد گزارش شده است .در این مطالعه با توجه به شیوع بیشتر این پدیده در مناطق نیمه خشک (43/8 درصد) و خشک (38/2 درصد) نسبت به سایر مناطق، احتمال تأثیر گرما بر وقوع بیشتر پدیدهی CCD مطرح است.
بر اساس مطالعههای انجام شده اقلیم محلی که کندو در آن قرار گرفته بر سلامت کندو تأثیر دارد. تغییرات اقلیمی در سطوح مختلف بر زنبورعسل اثر میگذارند، این تغییرات ممکن است بر رفتار و فیزیولوژی زنبور تأثیر مستقیم داشته باشد، کیفیت محیط گیاهان را تغییر دهد، توان تولید کلنی را کاهش یا افزایش دهد، توزیع زنبوران را تعیین کند و باعث افزایش رقابت در بین گونهها و نژادهای زنبور و نیز در بین پارازیتها و پاتوژنهای آنها شود. بنابراین تغییرات محیطی و استرسهای مربوط به تغییرات اقلیمی ممکن است در فروپاشی کلنیها تأثیر داشته باشند .
؛؛ مقاله کامل را از اینجا دانلود کنید