روشهای عملی کاهش خطر سموم کشاورزی برای زنبور عسل
کشاورزان و سمپاشان در مواجهه با آفات چند گزینه دارند: هیچ اقدامی نکنند یا از روشهای مدیریتی، شیمیایی، بیولوژیک یا فیزیکی برای کاهش خسارت استفاده کنند. انتخاب اقدام مناسب باید پس از سنجش دقیق ریسکها و مزایای همه گزینههای موجود صورت گیرد. در بسیاری از موارد کنترل آفت ضروری است و ناچاراً باید از سموم شیمیایی استفاده شود.
برخی ترکیبات شیمیایی حشرهکشها، قارچکشها و علفکشها اثرات منفی و طولانیمدت بر زنبورهای عسل، سایر گرده افشان ها و حشرات مفید شناخته شدهاند. خوشبختانه سمومی نیز وجود دارند که تأثیر بسیار کمی بر گرده افشان ها و موجودات مفید میگذارند.
در آمریکا، برچسب تمام سموم باید بخشی با عنوان «حفاظت از گرده افشان ها» داشته باشد که بهترین روشهای کاهش اثرات سموم بر گرده افشان ها را توضیح میدهد. سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) با انجام ارزیابیهای ریسک و همکاری با نهادهای فدرال، ایالتی و بینالمللی تلاش میکند میزان مواجههٔ گرده افشان های مفید با سموم را کاهش دهد و در عین حال، محدودیتهای مناسب برچسب را برای حفاظت از گرده افشان ها، محیط زیست و انسانها اعمال کند. اطلاعات بیشتر را از اینجا ملاحظه کنید.
اهمیت گرده افشان ها
زنبور عسل غربی (Apis mellifera) احتمالاً مهمترین گرده افشان در چشمانداز کشاورزی است. بیش از ۵۰ محصول عمده در فلوریدای آمریکا و حداقل ۱۳ محصول در فلوریدا یا کاملاً وابسته به زنبور عسل هستند یا وقتی زنبور فراوان باشد محصول بیشتری میدهند. اجاره کلنیهای زنبور عسل برای گرده افشانی استراتژی رایج کشاورزان محصولات وابسته به گرده افشان است. به همین دلیل کلنیها هر سال بهطور گسترده در سراسر آمریکا جابهجا میشوند. در فلوریدا نزدیک به ۵۰۰۰ زنبوردار ثبتشده بیش از ۶۲۰ هزار کلنی را مدیریت میکنند و سالانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون پوند عسل تولید میکنند.
گرده افشان ها و سموم
با توجه به شواهد اثرات کشنده و نیمهکشنده (lethal و sublethal) چندین گروه و ترکیب سم بر حشرات گرده افشان، حفاظت از زنبور عسل و سایر گرده افشان ها از تأثیرات سموم برای پایداری کشاورزی حیاتی است. بنابراین سمپاشان باید پیش از سمپاشی بررسی کنند آیا خطر مشخصی برای جمعیتهای مدیریتشده یا وحشی زنبور وجود دارد یا نه.
میزان مواجهه زنبورها با سموم بسته به نوع سم، فرمولاسیون، روش کاربرد، محدودیتهای برچسب و عوامل دیگر بسیار متفاوت است. هدف از استفاده سم دستیابی به بیشترین سود (کنترل موفق آفت) با کمترین تأثیر منفی است و این عوامل همیشه باید در نظر گرفته شوند.
شاید دوست داشته باشید با « آفات و شکارچیان زنبور عسل » بیشتر آشنا شوید. 🌷

این نشریه با چهار هدف نوشته شده است:
- اطمینان از پایداری همزمان زنبورها و کشاورزی از طریق اطلاعرسانی به زنبورداران، مصرفکنندگان سم و عموم مردم درباره رابطه پیچیده میان گرده افشان ها (بهویژه زنبور عسل) و سموم؛
- ارائه راهنمایی برای بهبود ارتباط بین زنبورداران و سمپاشان؛
- ارائه استراتژیهایی برای کشاورزان و سمپاشی که خطر را کاهش دهد؛
- شفافسازی قوانین، برچسبها و تعاریف مرتبط.
متأسفانه، همیشه امکانپذیر نیست که تصمیمهای کنترل آفات در مورد محصولات باارزش را بر اساس فعالیت زنبورهای عسل اتخاذ کرد. بنابراین، خطر مواجهه مکرراً وجود دارد.
تعاریف: سمیت حاد و مزمن
بهطور کلی، «سمیت» به توانایی یک ماده (در اینجا یک آفتکش) برای ایجاد اثرات نامطلوب بر یک ارگانیسم و عملکرد طبیعی آن اشاره دارد.
سمیت حاد
سمیت حاد به آسیبهای سیستمیک ناشی از یک مواجههٔ واحد یا کوتاهمدت با مادهٔ شیمیایی گفته میشود. یک آفتکش با سمیت حاد بالا میتواند در مقادیر بسیار کم کشنده باشد. واژههای هشدار دهندهای که روی تمام برچسبهای آفتکش دیده میشود، بر اساس سمیت حاد آفتکش برای پستانداران (مثلاً انسانها) است، نه گرده افشان ها. بنابراین، سمیت حاد آفتکشها برای زنبورهای عسل با مقدار بسیار کمتری از مادهٔ مؤثره ایجاد میشود.
برای گرده افشان ها، سمیت حاد ناشی از آفتکشها میتواند بهواسطهٔ مواجههٔ مستقیم (مانند اسپری آفتکش)، مواجهه با باقیماندههای روی شاخوبرگ و/یا گلها، یا خوردن آفتکش در شهد یا گرده (مواجههٔ زیرحاد یا تغذیهای) رخ دهد (.
سمیت برای گرده افشان ها معمولاً با استفاده از زنبورهای عسل در مطالعات سمیت خوراکی یا تماسی تعیین میشود. فرمولاسیونهای آفتکش زمانی بسیار سمی برای زنبورها در نظر گرفته میشوند که “LD50 کمتر از ۲ میکروگرم برای هر زنبور” باشد، و زمانی «بهطور متوسط سمی» تلقی میشوند که LD50 بین “۲ تا ۱۱ میکروگرم برای هر زنبور” باشد. اگر LD50 برابر ۱۱ میکروگرم برای هر زنبور باشد، آفتکش از نظر سمیت حاد «عملاً غیرسمی» برای زنبورها محسوب میشود. اطلاعات مربوط به برچسبگذاری آفتکش و حفاظت از گرده افشان ها را میتوان در اینجا یافت:
سمیت باقیمانده
“سمیت باقیمانده” به آفتکشهایی اشاره دارد که بقایایی از خود برجای میگذارند که انتظار میرود باعث مرگ آفات هدف و ارگانسمهای غیرهدف شوند. بسیاری از کاربرددهندگان آفتکش ترجیح میدهند از محصولاتی با فعالیت باقیماندهٔ طولانیتر استفاده کنند، زیرا میتوانند حفاظت طولانیمدتتری در برابر آفات هدف فراهم کنند. بقایای آفتکش که معمولاً روی شاخوبرگ گیاهان باقی میمانند، با گذشت زمان از نظر سمیت کاهش مییابند.
سمیت باقیمانده با یک «مطالعهٔ باقیماندهٔ زنبور» (روی زنبور عسل یا گونههای دیگر زنبور) تعیین میشود. در این مطالعات، محصول زراعی با حداکثر میزان مجاز آفتکش طبق برچسب اسپری میشود. شاخوبرگ در زمانهای مختلف (مثلاً ۳، ۸ و ۲۴ ساعت پس از کاربرد) جمعآوری شده و به زنبورهای قفسگذاریشده ارائه میشود. مرگومیر زنبورها برای هر دورهٔ مواجهه اندازهگیری میشود تا سمیت باقیمانده در طول زمان مشخص گردد. محصولاتی که بقایای آنها برای “بیش از ۸ ساعت” برای زنبورها سمی باقی میماند، دارای «سمیت باقیماندهٔ طولانی» محسوب میشوند.
زبان برچسبگذاری آفتکشها برای حفاظت از گرده افشان هایی مانند زنبور عسل، بر اساس “سمیت حاد مستقیم” (یعنی گروه سمیت) و “سمیت باقیمانده” است (جدول ۱). اطلاعات مربوط به برچسبگذاری آفتکش را میتوان در اینجا یافت.
جدول ۱ یک الگوی کلی از ارتباط میان گروههای سمیت آفتکش و جملههای محافظت از گردهافشان موجود روی محصولات آفتکش را ارائه میدهد. مهم است که توجه داشته باشیم سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (EPA) برچسب گذاریهای جدیدی برای حفاظت از گرده افشان ها منتشر کرده که در اینجا قابل مشاهده است. در برخی موارد، ممکن است برای بعضی برچسبها، استثناها یا تفاوتهایی از جدول ۱ وجود داشته باشد.
یکی دیگر از مسیرهای مواجهه که در حال حاضر توسط EPA روی برچسب آفتکشها لحاظ نشده، “مواجههٔ تغذیهای ناشی از بقایای سیستمیک آفتکش در عسل یا نان زنبور” (مخلوط شهد/گرده که زنبورها مصرف میکنند) است. اطلاعات دربارهٔ اقدامهای EPA در ارزیابی ریسک گرده افشان ها در اینجا آمده است.
سمیت مزمن
در نهایت، سمیت مزمن به اثرات زیانبخش ناشی از مواجههٔ بلندمدت یا تکرارشونده با آفتکشها اشاره دارد؛ اثراتی که میتوانند بقا، رشد یا تولیدمثل زنبورهای منفرد یا کل کلنی را تحت تأثیر قرار دهند. اطلاعات بسیار کمتری دربارهٔ سمیت مزمن آفتکشها برای زنبورهای عسل وجود دارد، عمدتاً به دلیل دشواری تشخیص اثرات ظریفی که ممکن است بر زنبورهای منفرد یا کلنیها وارد شود.
اگرچه هشدارهای مربوط به سمیت مزمن معمولاً برای گرده افشان ها روی برچسبهای آفتکش درج نمیشود، EPA در حال بررسی اثرات احتمالی آفتکشها فراتر از سمیت حاد تماس مستقیم با زنبورهای جستوجوگر است. EPA همچنین “مواجههٔ تغذیهای” (مصرف عسل و نان زنبور آلوده)، “سمیت لاروی”، “سمیت مزمن برای بالغین و لاروها” و “مطالعات اثرات میدانی” را که بر کل کلنیها تأثیر میگذارند بررسی میکند.

مسیرهای مواجهه با سموم در خارج از کندو
زنبورهای مزرعه بیشترین احتمال مواجهه با آفتکشها را دارند زیرا آنها خارج از کندو جستوجو میکنند. هنگام جستوجو، زنبورهای عسل “گرده را از پرچم گلها” و “شهد را از شکوفهها و غدد شهد خارجگل” جمعآوری میکنند.
زنبورهای عسل جستوجوگر ممکن است حدودا ۳ تا ۸ کیلومتر از کندو در هر جهت پرواز کنند . بنابراین یک کلنی فعال میتواند مساحتی تا ۲۰۱ کیلومتر مربع را در شعاع ۸ کیلومتری پوشش دهد. با وجود این گسترهٔ وسیع، زنبورها معمولاً روی “غنیترین و در دسترسترین منابع غذایی نزدیک کندو” تمرکز میکنند.
زنبورهای عسل معمولاً در ساعات روز و زمانی که دما “بالاتر از ۱۲ درجه سانتیگراد” باشد جستوجو میکنند، و فعالیت آنها در سپیدهدم، غروب و هوای نامساعد کاهش مییابد. آنها برای گرده، شهد، و حتی “آب” از منابع نزدیک کلنی جستوجو میکنند. کندوهای مختلف در یک مکان ممکن است روی منابع غذایی متفاوتی جستوجو کنند. در نتیجه، “میزان مواجههٔ کندوها با سموم محیطی” میتواند بسته به منبع جستوجو و بقایای آفتکش موجود در آن متفاوت باشد.
زنبورها در ساعات جستوجو و در “نقاط تماس” (شاخ و برگ، گرده، شهد، آب، و بره موم) احتمال بیشتری دارند که با آفتکشها و سایر سموم محیطی موجود در منطقهٔ جستوجوی خود مواجه شوند. بنابراین، “سطوح برگ ها، خاک ها، و گرده یا شهد در معرض اسپری مستقیم، پودر پاشی، یا سایر اشکال تماس مستقیم با آفتکشها” مسیر فوری مواجهه با زنبورهای جستوجوگر فراهم میکنند.
آفتکشهای “سیستمیک” که ممکن است از طریق تیمار خاک، تیمار بذر، تزریق مستقیم یا کاربرد برگی اعمال شوند، در گیاه حرکت کرده و ممکن است در “شهد، گرده یا سایر بافتهای گیاهی” ظاهر شوند یا توسط حشرات مکندهٔ گیاه بهصورت “عسلک” ترشح شوند .
زنبورها میتوانند تحت تأثیر آفتکشها خارج از کندو بهطور حاد (آنها قبل از بازگشت به کندو در اثر قرار گرفتن در معرض سمی میمیرند) یا مزمن (بقایای آفتکش را با خود به کندو میآورند که ممکن است اثرات طولانیمدت و زیرمرگ ایجاد کند) قرار گیرند. قرار گرفتن در معرض برخی حشرهکشها ممکن است هیچ اثر مضری بر زنبورها نداشته باشد.
مسیرهای مواجهه با سموم در داخل از کندو
زنبورهای عسل همچنین میتوانند در معرض آفتکشهایی قرار گیرند که بهطور عمدی در کلنیهایشان تجویز میشود. کلنی زنبور عسل مدیریتشده از تعداد زیادی آفات حشرات مهاجم، انگلها و پاتوژنها رنج میبرد. دو تا از آفات اصلی زنبور عسل که بهطور تاریخی نیازمند استفاده درونکندو از آفتکشهای مصنوعی بودهاند، سوسک کوچک مهاجم کندو (Aethina tumida) و کنه انگلی واروآ هستند. این دو آفت اثرات فوری و ماندگار بر کلنیهای زنبور عسل در آمریکای شمالی داشتهاند، زیرا زنبور عسل زمان کمی برای ایجاد دفاع در برابر آنها داشته .
زنبورداران عمدتاً برای مبارزه با سوسک کندو به گزینههای شیمیایی تکیه کردهاند. برخی از تاکتیکهای مدیریت تلفیقی آفات (IPM) مانند تلهها و مراقبت از زنبورستان، به طور فزایندهای در کنترل سوسک کندو محبوب شدهاند. بهطور سنتی، واروآ با استفاده از تائوفلووالینات (یک پیرتروئید) و کومافوس کنترل میشد. هر دو در ابتدا علیه کنه مؤثر بودند، اما بسیاری از جمعیتهای واروآ نسبت به این دو آفتکش مقاومت پیدا کردهاند.
آفتکش فرمامیدین، آمیتراز (Apivar®)، اکنون یک ماده فعال محبوب در میان زنبورداران علیه کنه است. مواد فعال دیگر مورد استفاده علیه واروآ شامل اسید فرمیک، اسیدهای بتا هاپ، اسید اگزالیک و تیمول هستند. بسیاری از این آفتکشها و بقایای آنها در اجزای مختلف کندو شناسایی شدهاند و منجر به قرار گرفتن زنبورها در معرض حاد و مزمن میشوند.

مخلوط شدن سم آفتکشها با فرآورده ها در کندو
زنبورهای عسل شهد و گرده جمعآوری میکنند و از عسل (مشتق شهد) و نان زنبور (مخلوطی از گرده و شهد که در سلولهای شان ذخیره شده و بعداً بهعنوان غذای لاروها و زنبورهای جوان مصرف میشود) تغذیه مینمایند. نگهداری نان زنبور و عسل آلوده میتواند منجر به آلوده شدن موم و ژل رویال شود. نان زنبور و عسل آلوده با غذای لارو ها، که از ترشحات غدهای زنبورهای کارگر تشکیل شده، مخلوط شده و به لاروهای در حال رشد تغذیه میشوند.
موم برای ساخت سلولهای ششضلعی (“شانه”) استفاده میشود، جایی که ملکه تخمگذاری میکند، لارو رشد میکند و عسل و نان زنبور ذخیره میشوند. زنبوردارانی که مرتباً از شانه آلوده استفاده میکنند، زنبورها را همچنان در معرض سطوح مختلف آفتکشها و متابولیتهای آنها قرار میدهند. بسیاری از آفتکشها دوستدار چربی (lipophilic) هستند، ویژگیای که احتمال باقی ماندن آنها در موم زنبور عسل را افزایش میدهد.
موم تجزیه این مواد را کند میکند و بنابراین احتمال قرار گرفتن بیشتر زنبورها در معرض آفتکشها را افزایش میدهد. محققانی که کلنیهای زنبور عسل ایالات متحده را برای بقایای آفتکشها بررسی کردهاند، بقایای حشرهکشها، علفکشها، کنهکشها و قارچکشها را در اجزای مختلف کندو پیدا کردهاند. این و سایر مطالعات واقعیت قرار گرفتن زنبور عسل در معرض آفتکشها را برجسته میکنند و بر نیاز به برنامههای کاهش قرار گرفتن در معرض گردهافشان تأکید دارند.
اثرات آفتکشها بر زنبورها
قرار گرفتن حاد در معرض آفتکشها میتواند زنبورهای عسل و کل کلنیها را بلافاصله یا ظرف چند ساعت پس از قرار گرفتن در معرض از بین ببرد. قرار گرفتن مزمن در معرض آفتکشها ممکن است شامل اثرات کشنده و زیرمرگ بر لاروها، کارگران، نرها و ملکهها باشد که ممکن است کشته شوند یا نابارور گردند.
در یک زنبور، برخی آفتکشها و متابولیتهای مرتبط با آنها میتوانند به سلولهای روده، مغز یا سایر بافتها متصل شوند، آنها را تغییر دهند یا از بین ببرند و بدین ترتیب فیزیولوژی و رفتار زنبور عسل را تحت تأثیر قرار دهند. اثرات زیرمرگ آفتکشها شامل تأثیرات فیزیولوژیکی بر فعالیت آنزیمها و مغز است که باعث اختلال در بویایی، یادگیری و حافظه میشود؛ و اثرات رفتاری شامل تغییرات در فعالیت حرکتی است که باعث تغییر در جهتیابی، جهتگیری و رفتار تغذیه میشود.
اثرات تولیدمثلی ممکن است شامل کاهش بقای اسپرم در نرها باشد که باعث جفتگیری ضعیف ملکهها و اختلال در فعال شدن تخمدان در ملکه در حال رشد میشود. اثرات ترکیبی نیمه کشنده (زیرمرگ) زنبورهای فردی میتواند منجر به اثرات سطح کلنی شود، مانند تجمع ضعیف لاروها، تغذیه ضعیف، جایگزینی مکرر ملکه ، موفقیت پایین زمستانگذرانی و احتمالاً از بین رفتن کلنی را به دنبال داشته باشد. اثرات نیمه کشنده آفتکشها بر زنبورها و سایر گرده افشان ها حوزه تحقیقاتی در حال گسترش است.

تأثیرات زیانبار سموم بر جمعیت زنبور عسل
افرادی که از آفتکشها استفاده میکنند و درباره کاربرد آنها تصمیم میگیرند، باید نه تنها برچسب آفتکش را بخوانند بلکه معنای عبارات روی برچسب را نیز تفسیر کنند. برای جزئیات بیشتر در مورد تفسیر عبارات برچسب به اینجا مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، هنگام استفاده از آفتکشها، برچسب حکم قانون را دارد.
تمام محصولات آفتکش (به جز محصولاتی که معاف و دارای معیارهای حداقل خطر هستند) توسط EPA ثبت شدهاند. هر آفتکش به مجموعهای گسترده از آزمایشها نیاز دارد تا اطلاعاتی درباره خطرات برای انسانها و ارگانیسمهای غیرهدف در محیط ارائه دهد. هر آفتکش باید نکات احتیاطی و توصیههای لازم را روی برچسب ذکر کند.
بیانیه خطرات زیستمحیطی شامل زبان احتیاطی است که کاربران را از خطرات بالقوه برای محیط زیست ناشی از حمل، استفاده، ذخیره یا ریختن محصول آگاه میسازد. این خطرات ممکن است شامل آب، خاک، هوا، حشرات مفید، گیاهان یا حیاتوحش باشند، همانطور که در ارزیابیهای خطر EPA مشخص شده یا زمانی که اطلاعات دیگری مانند سابقه حوادث نشاندهنده خطرات قابل توجه برای حیاتوحش غیرهدف است. در صورت مناسبتر بودن فرمولاسیون یا کاربرد، ممکن است بیانیههای دیگری مورد نیاز باشد.
“اگر محصول برای گیاهان زراعی، جنگلها یا درختان سایهدار یا درمانهای کاهش پشه در نظر گرفته شده باشد و حاوی آفتکش سمی برای حشرات گردهافشان باشد، برچسب باید احتیاطهای لازم را داشته باشد.”
برای یک آفتکش کاربردی در فضای باز، هشدار “خطر زنبور عسل” ممکن است در بخش خطرات زیست محیطی برچسب مورد نیاز باشد، اگر ماده فعال یا فرمولاسیون آفتکش بهطور حاد برای زنبورهای عسل سمی باشد. برخی از عبارات هشداردهندهٔ مربوط به خطر برای حشرات گردهافشان – که در بخش خطرات زیستمحیطی برچسبها درج میشوند ، به شرح زیر هستند (این فهرست صرفاً نمونه بوده و جامع نیست):
- این محصول برای زنبورهایی که در معرض درمان قرار گرفتهاند و تا بیش از پنج روز پس از درمان، سمی است.
- اگر زنبورها ممکن است در این مدت روی گیاهان جستجو کنند، این محصول را روی قسمتهای گلدهنده، گردهریز یا شهدزا استفاده نکنید، مگر اینکه استفاده در پاسخ به وضعیت اضطراری بهداشت عمومی توسط مقامات ایالتی یا فدرال مجاز باشد.
- این محصول برای زنبورهایی که در معرض درمان مستقیم یا بقایای گیاهان شکوفهدار یا علفهای هرز هستند، بسیار سمی است. از استفاده یا اجازه حرکت این محصول به سمت گیاهان شکوفهدار یا علفهای هرز خودداری کنید.
- این محصول ممکن است از طریق بقایای گرده و شهد برای لارو زنبور عسل سمی باشد، اما برای زنبورهای بالغ نیست. قرار گرفتن زنبورهای بالغ در معرض درمان مستقیم یا بقایای گیاهان شکوفهدار میتواند منجر به اثر بر لارو شود. برای دستورالعملهای کاربردی خاص که خطر لارو را به حداقل میرساند، بخش “دستورالعملهای استفاده” برچسب را ببینید.
- این محصول در سه ساعت پس از درمان برای زنبورها سمی است. اگر زنبورها ممکن است در این مدت روی گیاهان جستجو کنند، از استفاده روی قسمتهای گلدهنده، گردهریز یا شهدزا خودداری کنید.
- استفاده روی همه محصولات ممکن است در هر زمان انجام شود. این محصول در صورت استفاده طبق برچسب، عملاً برای زنبورها و زنبورهای دیگر غیرسمی است.
EPA برای آفتکشها، از جمله همه حشرهکشهای کلاس نئونیکوتینوئیدی که برای استفاده برگی در فضای باز ثبت شدهاند، برچسب “محافظت از گردهافشان” اضافی الزامی کرده است.
از سال ۲۰۱۴، برچسب محصولات نئونیکوتینوئید موظف شد دارای بخشی برای حفاظت از گردهافشانها باشد که شامل یک «جعبه هشدار زنبور» حاوی اطلاعات کلی در خصوص مسیرهای مواجهه و اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از پراکندگی سم اسپری، و همچنین بخشی تحت عنوان «دستورالعمل مصرف» است که گزینههای کاهش خطر برای حفاظت از گردهافشانها در برابر مواجهه با سم را ارائه میدهد.
نئونیکوتینوئیدها در کنترل آفات
کنترل آفات در کشاورزی، محیطهای شهری و جنگلها یکی از وظایف حیاتی ما بهعنوان نگهبانان محیط زیست است. استفاده از سموم تنها یکی از چندین استراتژی مدیریت آفت بهشمار میرود. باید بهخاطر داشت که هدف اصلی حشرهکشها کشتن حشرات است.
شیمی نئونیکوتینوئید که نخستینبار در دههٔ ۱۹۹۰ توسعه یافت، پیشرفت بزرگی در حوزهٔ حشرهکشها محسوب میشود. این ترکیب شیمیایی بر پایهٔ مولکول نیکوتین ساخته شده، اما بهگونهای تغییر یافته که بر انتهای عصبی انسان تأثیری نداشته باشد، در حالی که همچنان توانایی تأثیرگذاری قوی بر حشرات را حفظ کرده است.
ویژگی سیستمیک بودن این ترکیب در گیاه به سمپاشان اجازه میدهد بهجای پاشش گسترده، کاربرد هدفمند و دقیق داشته باشند. با استفاده از حشرهکشهای سیستمیک، روش کاربرد میتواند مدیریت آفت را بهبود بخشد و همزمان تماس مستقیم با موجودات غیرهدف را به حداقل برساند (مانند کاربرد خاکی یا تزریقی).
علاوه بر این، خاصیت کنترل طولانیمدت نئونیکوتینوئیدها باعث میشود تعداد دفعات سمپاشی کاهش یابد و در مقایسه با کاربردهای مکرر و حجیم سایر سموم (که گزینهٔ رایج جایگزین هستند)، خطر کمتری برای محیط زیست به همراه داشته باشد.
تاکنون دادههای علمی نشان میدهند که وقتی نئونیکوتینوئیدها دقیقاً طبق دستورالعمل برچسب تأییدشدهٔ EPA بهکار گرفته شوند، نسبت به بسیاری از حشرهکشهای موجود دیگر، ایمنتر برای انسان، ایمنتر برای محیط زیست و ایمنتر برای حشرات غیرهدف هستند.

فرمولاسیونها
در سموم کشاورزی، مادهٔ مؤثره معمولاً با مواد دیگری ترکیب میشود تا کاربرد، حملونقل و کارایی شیمیایی بهبود یابد. این مواد بهصورت درصد وزنی روی برچسب ذکر میشوند، هرچند ترکیب دقیق آنها فاش نمیشود. مخلوط مادهٔ مؤثره (سم) با سایر مواد (حلالها، پایدارکنندهها و افزودنیها) را «فرمولاسیون» مینامند. فرمولاسیون محصول میتواند سمیت نسبی یک مادهٔ مؤثرهٔ یکسان را بهطور قابلتوجهی تغییر دهد.
فهرست زیر شامل فرمولاسیونهایی است که ممکن است برای زنبورهای عسل و سایر گردهافشانها خطر ایجاد کنند. این فرمولاسیونها بهترتیب کلی از بیشترین سمیت (سموم میکرو کپسوله شده) تا کمترین سمیت (سموم گرانوله) برای زنبورها مرتب شدهاند، هرچند در هر دسته استثناهایی وجود دارد.
- “سموم میکرو کپسوله شده” معمولاً برای زنبور عسل سمیتر از سایر فرمولاسیونها هستند. مادهٔ مؤثره در کرهٔ پلیمری بهاندازهٔ دانهٔ گرده محصور شده که یا با ساییدگی محتویات خود را آزاد میکند یا بهتدریج تجزیه میشود و مادهٔ مؤثره بهآرامی نشت میکند. بهدلیل اندازهٔ مشابه با گرده، این کپسولها به کندو برده میشوند و برای مدت طولانی سمی باقی میمانند. خطر پراکندگی سم در این سموم بهدلیل فشار پایین کاربرد معمولاً کم است.
- “گردها” که اندازهشان شبیه گرده است، به بدن زنبور میچسبند و معمولاً خطرناکتر از فرمولاسیونهای مایع هستند. بهدلیل اندازهٔ ذرات بسیار ریز، خطر پراکندگی سم بالایی دارند.
- “پودرهای قابل خیسشدنی (WP)” ذراتی دارند که در آب معلق میشوند اما حل نمیشوند. بهصورت اسپری مایع اعمال میشوند و معمولاً خطرناکتر از فرمولاسیونهای مایع (EC یا محلولها) هستند. در صورت کاربرد با فشار پایین، خطر پراکندگی سم کم است.
- “فرمولاسیونهای حجم بسیار پایین (ULV)” بهدلیل غلظت بالای مادهٔ مؤثره و خطر بالای پراکندگی سم، معمولاً سمیتر از سایر فرمولاسیونهای مایع هستند. محلول غلیظ با جریان هوای قوی رقیق شده و قطرات بسیار ریز ایجاد میکند که مستعد پراکندگی سم در مسافتهای طولانی هستند.
- “کنسانترههای امولسیونشدنی (EC)” و محلولها یا پودرهای قابل حل، خطرناک هستند زیرا مستقیم اسپری میشوند و باقیمانده روی برگ بر جای میگذارند. خطر پراکندگی سم به فشار کاربرد و ارتفاع نازل بستگی دارد.
- “پوششدهی بذر” مستقیماً روی بذر اعمال میشود. مواجههٔ زنبورها باید حداقل باشد، اما مادهٔ مؤثره ممکن است هنگام کاشت به گرد تالک منتقل شود و گرد حاصل به محصولات گلدار، علفهای هرز یا زیستگاههای مجاور رانده شود.
- “فرمولاسیونهای گرانوله” بهدلیل اندازهٔ بزرگ و خطر پایین پراکندگی سم، عموماً کمخطرترین برای زنبورها هستند. این گرانولها در باران یا آبیاری حل و فعال میشوند (زمانی که زنبورها کمتر فعالاند) و مستقیماً در خاک یا لایهٔ پوششی توزیع میگردند.
- “طعمهها” معمولاً تأثیر کمتری بر گردهافشانها دارند زیرا فقط آفتی را هدف قرار میدهند که آن را بخورد.
حشرهکشهای سیستمیک میتوانند در هر یک از فرمولاسیونهای فوق ارائه شوند و نیاز به توجه ویژه دارند. این سموم معمولاً به خاک یا برگ اعمال میشوند یا به گیاه تزریق میگردند. گیاه مادهٔ مؤثره را جذب کرده و به بافتهای در حال رشد منتقل میکند و ممکن است به شهد، گرده، قطرات گوتاسیون و ترشحات (عسلک) حشرات مکنده راه یابد؛ همهٔ این موارد برای زنبورهای جمعکننده غذا در دسترس هستند.
راهکارهای عملی برای سمپاشان و کشاورزان بهمنظور کاهش خطر
قانوناً سمپاشان موظفاند دقیقاً برچسب را رعایت کنند. زبان حفاظت از گردهافشان روی برچسب بهمنظور بهحداقلرساندن تأثیر محصول بر گردهافشانها نوشته شده است. در صورت ابهام در تفسیر مفاد حفاظتی برچسب، با کارشناسان ترویج UF/IFAS در اینجا مشورت کنید.
علاوه بر رعایت برچسب، اقدامات زیر میتواند به حفاظت از گردهافشانهای مدیریتشده و وحشی کمک کند؛ حتی اگر مزرعه، نهالستان یا منظر شما در حال حاضر میزبان کلنیهای زنبور عسل (یا سایر زنبورهای مدیریت شده) برای گردهافشانی تکمیلی نباشد. مدیریت آفت در هر سیستم زراعی متفاوت است؛ بنابراین همهٔ توصیههای زیر لزوماً در هر موقعیت قابل اجرا نیستند.
“آفت کش ها را تنها زمانی و در جایی بهکار ببرید که واقعاً لازم است.” زنبورهای جستجوگر غذا، سایر گردهافشانها و بندپایان مفید منبع طبیعی ارزشمندی هستند و باید جدی گرفته شوند. کاهش جمعیت این موجودات میتواند عملکرد سبزیجات، میوه و محصولات دانهای در مزارع مجاور را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. همیشه پیش از سمپاشی، مزرعه یا محل کاربرد را از نظر جمعیت آفات و موجودات مفید بررسی کنید. سموم نقش مهمی در مدیریت تلفیقی آفات (IPM) دارند، اما فقط در مواقع ضرورت باید استفاده شوند.
“برنامهٔ مدیریت آفت را با در نظر گرفتن احتمال جستجوی غذا توسط زنبورها در دورهٔ گلدهی تنظیم کنید.” برچسب محصولاتی که برای زنبورها سمی هستند ممکن است بیان کند که در زمان گلدهی محصول نباید سمپاشی انجام شود یا دستورالعملهای دقیقتری ارائه دهد. همیشه دستورالعملهای ایمنی گردهافشان را با دقت بخوانید و رعایت کنید.
این دستورالعملها ممکن است در بخش خطرات زیستمحیطی، دستورالعملهای کلی مصرف یا دستورالعملهای خاص محصول درج شده باشند. برخی برچسبها فاقد هشدار حفاظت از زنبور هستند، برخی اجازهٔ کاربرد در دورهٔ گلدهی را در شرایط خاص میدهند و برخی کاملاً آن را ممنوع میکنند.
“زنبورهای عسل در دمای بالای ۱۲/۸–۱۵/۶ درجهٔ سانتیگراد (۵۵–۶۰ درجهٔ فارنهایت) پرواز میکنند و بیشترین فعالیت را بین ساعت ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر دارند.” پیش از هر سمپاشی که هشدار حفاظت از زنبور روی برچسب آن اعمال میشود، حتماً حضور زنبورها در مزرعه را بلافاصله بررسی کنید. سمپاشی عصرگاهی (در صورت مجاز بودن) به برخی سموم فرصت تخریب یا خشک شدن در طول شب میدهد و مواجههٔ زنبورها را در صبح روز بعد کاهش میدهد.
در اوج تابستان که روزها طولانیتر و زنبورها زودتر و دیرتر جستجو میکنند، این موضوع را مدنظر قرار دهید. همچنین از سمپاشی در دماهای غیرعادی پایین یا هنگام پیشبینی شبنم خودداری کنید؛ زیرا در این شرایط اسپریها مدت بیشتری مرطوب میمانند و باقیماندهها پایدارتر خواهند بود.
“بهطور کلی، کاربرد زمینی نسبت به کاربرد هوایی برای زنبورها کمخطرتر است.” از اسپری مستقیم روی منابع آب باز یا زنبورستانهای موجود در محل خودداری کنید. کاهش پراکندگی سم سم به محصولات و پوشش گیاهی غیرهدف بسیار مهم است.

تکنیکهای کاهش پراکندگی سموم عبارتند از:
افزایش اندازهٔ قطره، کاهش فشار اسپری، استفاده از نازلهای پایین، نازلهای ضدپراکندگی سم، افزودنیهای کاهندهٔ پراکندگی سم، انتخاب کاربرد زمینی بهجای هوایی، اجتناب از سمپاشی در شرایط باد، و استفاده از بادشکنها، پرچینها و نوارهای گیاهی محافظ در اطراف مزارع. برخی برچسبها سیاستهای ممنوعیت پراکندگی سم در باد شدید و تعیین نوارهای حائل را الزامی میکنند (مثلاً: «وقتی سرعت باد بیش از ۱۶ کیلومتر در ساعت است، این محصول را اعمال نکنید».
این اقدامات شدت یا فراوانی مواجههٔ زنبور عسل با سموم را کاهش میدهد و به حفاظت از گردهافشانهای وحشی نیز کمک میکند. با وجود مفید بودن این قواعد کلی، در نهایت مسئولیت رعایت دقیق دستورالعملهای خاص برچسب محصول مورد استفاده با شماست. اطلاعات دقیقتر دربارهٔ تکنیکهای کاهش پراکندگی سم را در اینجا ملاجظه کنید.
آب را آلوده نکنید
زنبورهای عسل برای خنکسازی کندو به آب نیاز دارند. از آلوده کردن آبهای راکد با سموم خودداری کنید و محتویات مخزن سمپاش را بهگونهای روی زمین تخلیه نکنید که گودال تشکیل شود. بهیاد داشته باشید که آب آلوده میتواند از راههای زیر نیز ایجاد شود:
- آبیاری قطرهای همراه با کاربرد سم (شیمیاری)، روان آب، نگهداری یا نشت نامناسب، کانالهای آبیاری، لولههای نشتدار.
ترکیبات کمخطرتر را در نظر بگیرید
در برخی موقعیتهای کنترل آفت، کشاورز یا سمپاش امکان انتخاب ترکیب دارد. محصولاتی که برای زنبور عسل خطرناک هستند، این موضوع را روی برچسب اعلام میکنند. در صورت امکان، محصولاتی با سمیت حاد و باقیماندهٔ پایین برای زنبور عسل و سایر موجودات انتخاب کنید.
با حشرهکشهای «طیف گسترده» مانند پیروتروئیدها، کارباماتها، ارگانوفسفاتها و غیره همیشه با احتیاط رفتار کنید، زیرا تقریباً همهٔ حشرات از جمله گردهافشانها را از بین میبرند. برخی محصولات مانند تنظیمکنندههای رشد حشرات، سمیت کمی برای زنبورهای بالغ دارند اما میتوانند برای لاروهای زنبور بسیار سمی باشند. در صورت تردید، با کارشناس محلی دفتر ترویج UF/IFAS مشورت کنید.
فرمولاسیونهای کمخطرتر را انتخاب کنید
فرمولاسیون یک حشرهکش میتواند سمیت آن را برای زنبور عسل بهطور چشمگیری تغییر دهد. حتی اگر برچسب فاقد «برچسب حفاظت از گردهافشان» باشد، محصول لزوماً ۱۰۰٪ ایمن نیست. برخی سموم ممکن است بر بچهها (لاروها) اثر بگذارند یا در مواجههٔ مزمن و دوز پایین اثرات ناشناختهٔ طولانیمدت داشته باشند.
هرگاه ممکن است از فرمولاسیونهای کمخطرتر برای زنبورها استفاده کنید (رتبهبندی خطر در بخش «فرمولاسیونها» آمده است).
اگر برچسب و برنامهٔ مدیریت آفت اجازه میدهد:
- از مخلوط کردن کلاسهای مختلف سم در تانکر یا کاربرد پیشمخلوطهای چندمادهای خودداری کنید. اثرات سینرژیک (همافزایی) این مخلوطها بر زنبورها و گردهافشانها بهخوبی شناخته نشده و باید با احتیاط بسیار زیاد برخورد شود؛ ممکن است آسیب بیشتری نسبت به کاربرد جداگانه ایجاد کنند.
- بهجای حشرهکش، از جاذبها و فرومونها بهعنوان جایگزین استفاده کنید؛ بسیاری از این محصولات جفتگیری آفات خاص را هدف قرار میدهند و برای زنبورها ایمنتر هستند.
کاربرد در مناطق غیر زراعی
پیش از سمپاشی هر منطقه، وجود گیاهان گلدار و علفهای هرز جاذب زنبور مانند شبدر را بررسی کنید. در مواردی حتی وقتی محصول اصلی گلدار نبوده، زنبورها بهدلیل گلهای علف هرز کشته شدهاند. برخی برچسبها کاربرد سم را در زمان گلدهی علفهای هرز ممنوع میکنند.
گلهای جذاب در منطقهٔ درمان را میتوان با چمنزنی یا روشهای دیگر حذف کرد، هرچند چمنزنی همیشه بهترین گزینه نیست؛ زیرا ممکن است زیستگاه حشرات مفید را نابود کند یا آفات مخرب را به داخل محصول اصلی براند. سمپاشان باید از پراکندگی سم سم به پوشش گیاهی غیرهدف آگاه باشند؛ این پوشش میتواند پناهگاه گردهافشانها و منبع مصالح لانهسازی برای زنبورهای بومی باشد.
مزرعه و محصول خود را بشناسید
درک دقیق محصول و نیازهای گردهافشانی آن یکی از بهترین تاکتیکها برای تصمیمگیری دربارهٔ مصرف سم و کاهش مواجههٔ گردهافشانهایی است که به مزرعه و مناطق اطراف سر میزنند. شناخت زمان گلدهی، نیازهای گردهافشانی و عوامل محیطی مؤثر بر آنها برای تدوین برنامهای که همزمان آفات را کنترل کند و زنبور عسل و سایر گردهافشانها را حفظ کند، حیاتی است. در صورت نیاز، متخصص مدیریت تلفیقی آفات (IPM) استخدام کنید یا با کارشناس ترویج شهرستان مشورت نمایید.
پایش زنبورهای بومی انجام دهید
ممکن است محصول شما توسط گونههای ناشناختهٔ زنبورهای بومی گردهافشانی شود. شناخت گونهها و ترجیحات لانهسازی آنها به جلوگیری از مواجههٔ ناخواسته کمک میکند. حاشیههای مزرعه و تکههای گیاهی داخل و اطراف زمین کشتشده زیستگاه و منبع غذای اضافی برای گردهافشانها فراهم میکنند.
کاربرد علفکش را در این نواحی کاهش دهید؛ «علفهای هرز» میتوانند پناهگاه و زیستگاه حشرات مفید کنترلکنندهٔ آفت باشند. کاشت نوارهای گیاهی حائل از علفهای هرز غیرمضر و گیاهان تولیدکنندهٔ شهد/گرده در اطراف مزارع و زنبورستانهای داخل مزرعه، منبع غذایی و پناهگاه بیشتری ایجاد میکند. این نوارها را بهعنوان «مناطق ممنوعهٔ سمپاشی» مشخص کنید.
توجه: همهٔ علفهای هرز مفید نیستند؛ برخی منبع آفت و بیماری محصولات هستند. بنابراین مدیریت علفهای هرز برای گردهافشانها باید با همکاری کارشناسان ترویج و تحلیل منظر مزرعه انجام شود.
زنبورداران را مطلع کنید
اگر زنبورداران پیشاپیش از برنامهٔ سمپاشی مطلع شوند، در صورت تمایل میتوانند کلنیها را از منطقهٔ درمان دور کنند.

قرارداد و اطلاعرسانی
همکاری میان سمپاشان، کشاورزان، زنبورداران، کارشناسان ترویج و مسئولان دولتی برای کنترل آفات محصول و حفاظت از گردهافشانها ضروری است. کلید این همکاری اعتماد و ارتباط مداوم است. حفاظت از زنبور عسل و گردهافشانها از سموم دشوار است، حتی اگر بسیاری از این مواد شیمیایی برای زنبورها خطرناک تلقی نشوند. متغیرهای متعددی در تصمیمگیری برای مصرف سم وجود دارد و حفاظت از گردهافشانها نیز پیچیده است.
بهطور کلی، مرگ گردهافشانها زمانی رخ میدهد که سمپاشی بر اساس اطلاعات ناکافی یا بدون توجه به ایمنی آنها انجام شود.
توصیهٔ اکید: پیش از قرار دادن کلنیهای زنبور عسل در زمینهای کشاورزی مدیریتشده، کشاورز و زنبوردار قرارداد کتبی تنظیم کنند.
موارد پیشنهادی برای گنجاندن در قرارداد:
- تعداد کندوها و مکان قرارگیری
- مدت حضور کلنی
- مناطق نگهداری موقت در صورت نیاز به جابهجایی
- تابلوهای «ممنوعهٔ سمپاشی» یا نوارهای حائل
- محدودیتهای مسئولیت هر طرف
- روشهای تماس (جزئیات بیشتر در بخش بعدی)
نمونهٔ قرارداد: https://edis.ifas.ufl.edu/aa169
مدیران زمین و زنبورداران باید در تمام طول فصل ارتباط باز داشته باشند. اگر برنامهٔ سمپاشی خاص محصول یا فصل مشخص باشد، این اطلاعات را در اختیار زنبوردارانی قرار دهید که مایل به آوردن کندو هستند. برای کلنیهای مقیم، اطلاعرسانی پیشاپیش از سمپاشیهای مقطعی امکان جابهجایی کندوها را فراهم میکند.
راهکارهای کاهش خطر برای زنبورداران
در سال ۲۰۱۳، وزارت کشاورزی فلوریدا (FDACS) سلسله جلساتی با زنبورداران و تولیدکنندگان مرکبات برگزار کرد که منجر به توصیههای داوطلبانهای شد تا همزمان زنبورها حفظ شوند و مرکبات از آفات مخرب در امان بمانند. بسیاری از این توصیهها برای سایر محصولات نیز قابل اجرا هستند:
- ارتباط مستقیم و مداوم با کشاورزانی برقرار کنید که زنبورهای شما محصولشان را گردهافشانی میکنند یا از محصولشان شهد جمع میکنند.
- با کشاورزان برای تنظیم قرارداد کتبی همکاری کنید که اجازهٔ قرار دادن کندو در نزدیکی محصول برای تولید عسل یا گردهافشانی را بدهد (نمونه: https://edis.ifas.ufl.edu/aa169). زنبوردار باید در نگارش اولیهٔ قرارداد مشارکت داشته باشد و به مفاد آن پایبند بماند. برای هر محصول، مزرعه یا فصل جدید قرارداد جداگانه تنظیم شود، زیرا آفات و روشهای کنترل آنها تغییر میکند. قرارداد باید شامل موارد زیر باشد:
- شرایط معافیت کشاورز از مسئولیت،
- تعداد کندوها،
- نحوهٔ علامتگذاری کندوها و محل زنبورستان طبق قانون و اطلاعات تماس درخواستی کشاورز،
- مکان قرارگیری کندوها بهگونهای که مزاحم عملیات زراعی نباشد و خطر مواجهه با سم کم شود،
- مدت و زمان حضور کندوها (پنجرهٔ زمانی گلدهی با کمترین خطر سمپاشی)،
- نحوهٔ ارائهٔ فهرست سموم مورد استفاده توسط کشاورز (در صورت درخواست)،
- نحوهٔ اطلاعرسانی برنامهٔ سمپاشی که ممکن است نیاز به جابهجایی کندو داشته باشد،
- تعیین مناطق نگهداری موقت کندوها در زمان سمپاشی،
- بیمهٔ مسئولیت زنبوردار (معمولاً یک میلیون دلار)،
- بهترین راههای تماس سریع در مواقع اضطراری.
- پس از اعلام سموم مورد استفاده، وقت بگذارید و برچسب و خطرات احتمالی برای زنبورها را مطالعه کنید تا بتوانید ریسک را ارزیابی کرده و مناسب بودن مکان زنبورستان را قضاوت کنید.
- در صورت مشاهدهٔ تلفات یا وضعیت غیرعادی زنبورها، فوراً کشاورز را مطلع کنید.
- بدون قرارداد کتبی از کشاورز، کندو در محصول قرار ندهید. مالکان زمین میتوانند در صورت قرارگیری غیرمجاز کندو با FDACS-DPI تماس بگیرند.
- حتی اگر مجوز دارید، اجازهٔ «اجارهٔ مجدد» به زنبورداران دیگر ندهید.
- سابقهٔ همکاری قبلی مجوز خودکار برای آوردن مجدد کندو بدون اجازهٔ کتبی نیست.
- همیشه آماده باشید تا در محل حضور یابید و با کشاورز همکاری کنید.
- کشاورز را از مکان، وضعیت و نگرانیهای کندوها مطلع نگه دارید و در صورت لزوم آمادهٔ برداشتن سریع کندوها باشید. اگر سمپاشی در حضور کندوها اجتنابناپذیر شد، آمادگی جابهجایی به منطقهٔ توافقشده یا خارج از منطقه را داشته باشید.
- پویایی مزرعه و محصول انتخابی خود را بهخوبی بشناسید.
- کندوها را دقیقاً در زمان گلدهی هدف وارد و بلافاصله پس از اتمام خارج کنید تا آفات هدف در دورهٔ بدون گل درمان شوند.
- طبق قانون در بخش بازرسی زنبورستان FDACS-DPI ثبتنام کنید و تمام تجهیزات را با شمارهٔ ثبت خود علامتگذاری کنید.
- با زنبورداران دیگر منطقه ارتباط برقرار کنید تا اطلاعات، هماهنگی با کشاورزان، جابهجایی کندوها و مکانهای نگهداری موقت را به اشتراک بگذارید.
- شریک خوبی برای کشاورزان باشید؛ انعطافپذیر باشید و رابطهٔ بلندمدت بسازید.
- اگر عسل تولید میکنید، کشاورزان همکار را تشویق کنید (پرداخت مالی یا هدیهٔ عسل).
- محدودهٔ کامل جستجوی غذای زنبورستان را بشناسید و کشاورزان همجوار را از حضور کلنیها مطلع کنید.
- خودتان مسئول تماس با ادارهٔ محلی کنترل پشه (MCD) برای اعلام مکان زنبورستان و درخواست اطلاعرسانی سمپاشی هستید. بیشتر سمپاشیهای بزرگسالکش پشه عصرها انجام میشود و خطر کمی برای زنبور عسل دارد.

مدیریت کندو
مدیریت صحیح کندو (شکل ۹) شامل تأمین آب تمیز، تغذیهٔ مکمل در صورت نیاز، پایش منظم سلامت کلنی، وضعیت ملکه، مشکلات آفت و بیماری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
- از روشهای مدیریت تلفیقی آفات (IPM) برای کنترل آفات کندو استفاده کنید و دقیقاً برچسب سموم را رعایت نمایید.
- توصیههای مدیریت FDACS-DPI و آزمایشگاه تحقیق و ترویج زنبور عسل UF/IFAS را دنبال کنید.
- کندوها را زودتر از آغاز گلدهی قرار ندهید و بلافاصله پس از پایان گلدهی خارج کنید.
- از دورههایی که عملیات کنترل آفت لازم است اجتناب کنید.
- کمخطرترین مکان داخل مزرعه را انتخاب کنید بدون مزاحمت برای عملیات عادی (مثلاً تپه بهجای دره که پراکندگی سم اسپری در آن متمرکز میشود؛ حداقل ۵۰۰ فوت / ۱۵۰ متر از جاده تا از سمپاشی غیرکشاورزی علفهای هرز یا پشه در امان بمانید).
- کندوها را همیشه آمادهٔ جابهجایی سریع نگه دارید و برنامهٔ مشخص داشته باشید.
- کندوها را مرتب پایش کنید.
- دفترچهٔ ثبت سلامت کلنی نگه دارید؛ در صورت تلفات بسیار ارزشمند است.
تشخیص مرگ ناشی از مواجهه با سم
تعیین دقیق اینکه مرگ کلنی ناشی از سم بوده بسیار دشوار است. زنبورها روزانه با استرسهای متعددی مواجهاند. کنهٔ واروآ و پاتوژنهای مرتبط، استرس تغذیه و کیفیت پایین ملکه اصلیترین علل گزارش شدهٔ کاهش جمعیت زنبور عسل در کشور هستند. ابتدا سطح کنه را بررسی کنید تا آفت یا بیماری را درمان کنید.
علائم مواجههٔ حاد (معمولاً هنگام سمپاشی روز و گلدهی):
- عدم بازگشت زنبورهای جستجوگر،
- گیجی و کاهش کارایی جستجو،
- تعداد زیاد زنبور مرده، خزنده یا در حال راه رفتن جلوی کندو،
- درگیری شدید در ورودی،
- رفتار غیرعادی (حرکات سریع، چرخیدن روی پشت، ظاهر سرد، تحریکپذیری یا فلج شدن)،
- تعویض ملکه در مواجههٔ مزمن.
نشانهٔ بارز: انبوه زنبورهای مرده یا در حال مرگ جلوی ورودی کندو (معمولاً همهٔ کندوهای زنبورستان را درگیر میکند). زنبورهای مرده بهسرعت خشک میشوند و توسط مورچهها خورده میشوند؛ زنبورداری که بهندرت بازدید میکند ممکن است متوجه نشود.
مواجههٔ مزمن: رشد ضعیف بچه، کلنیهای ضعیف که زمستان را دوام نمیآورند.
- بسیاری از این علائم با گرسنگی، مرگ زمستانی، سرد شدن بچه یا بیماری مشترکاند و نمیتوان آنها را قطعی دانست.
گزارش تلفات زنبور
حتی اگر تشخیص دشوار باشد، موارد واضح یا مشکوک را فوراً به ادارات مرتبط گزارش کنید. مدارک (عکس، ویدئو، میزان تلفات، وضعیت سلامت قبلی، سموم خودتان، شمارهٔ ثبت، مکان، شرایط جوی، مسیر احتمالی مواجهه، نام مادهٔ مؤثره و شمارهٔ ثبت EPA در صورت مشکوک بودن) تهیه کنید.
آینده زنبور عسل و کشاورزی
پایداری زنبور عسل و کشاورزی به شناخت دقیق و احترام به رابطهٔ پیچیدهٔ میان زنبورها و سموم بستگی دارد. طرحهای مدیریت آفت و استفاده از سموم شیمیایی باید با احتیاط کامل و در تعادل با ارزش ذاتی گردهافشانهای بومی و زنبور عسل انجام شود؛ موفقیت یکی اغلب به دیگری گره خورده است.
اجرای استراتژیهای کاهش خطر این سند و درک قوانین، برچسبها و تعاریف مرتبط، همهٔ طرفها را در حفظ این تعادل ظریف یاری خواهد کرد. بدون شک بهترین خط دفاعی، “ارتباط مداوم و مبتنی بر اعتماد میان زنبورداران، کشاورزان و سمپاشان” است.
از همراهی شما سپاسگزاریم و امیدواریم مطالعه این مقاله برایتان سودمند بوده باشد. اگر در خصوص این مقاله تجربه یا نظر خاصی دارید لطفا جهت بهره برداری دیگران آنرا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
به مقالات ما امتیاز بدهید! با دادن ستاره، نظرتان را ثبت کنید و به دیگر بازدید کنندگان کمک کنید تا بهترین مقالات را سریعتر پیدا کنند.
برای دیدن مقاله اصلی اینجا کلیک کنید
ترجمه این مقاله توسط مرکز تخصصی زنبورداری و پرورش ملکه ارجان صورت گرفته است.

دسترسی سریع به آخرین مقالات مرتبط :












3 دیدگاه دربارهٔ «روشهای عملی کاهش خطر سموم کشاورزی برای زنبور عسل»
به نظر شما برای کاهش خطر سموم کشاورزی و تلفات وارده بر کلنی های زنبور عسل چه باید کرد ؟
لطفا تجارب خود را در این خصوص به اشتراک بگذارید
من زنبوردارم و کاملترین و جامع ترین مطلبی بود که تا حالا دیدم ، این مقاله رو برای همه کشاورزان اطراف فرستادم. اگر همه رعایت کنن دیگه شاهد انبوه زنبور مرده جلوی کندو نیستیم.
امتیاز عالی میدم و دستتون درد نکنه
بخش تشخیص مسمومیت دقیقاً همون چیزی بود که دنبالش بودم. سال قبل فکر میکردم وارواست، ولی بعد فهمیدم سم بوده. ممنون از توضیحات کامل.