الزامات و اصول زمستان گذرانی سالم کلنیهای زنبورعسل
فصل سرما که میرسد، آدمها خود را آماده و تجهیز میکنند و این تغییرات دما و بارشها برای ما انسانها نیز سخت و دشوار بوده و میطلبد که در رژیم غذایی و منزلمان تغییراتی ایجاد کنیم و خود را برای مبارزه با بیماریهای فصل سرد آماده سازیم. زنبورهای عسل نیز که از سودمندترین آفریدههای خداوند هستند با تولید یکی از مغذیترین مواد غذایی ارگانیک بهعنوان عسل شفابخش و شیرینترین شهد موجود در طبیعت، برای فصل زمستان نیاز به مبارزه با آفتها و تغییر در کندوها داشته و با توجه به کمبود گیاهان شهد زا به تغذیهای دیگر نیاز دارند. در همین راستا در گفتگویی با موضوع «زمستان گذرانی کلنیهای زنبورعسل» با مهندس مهدی اخوان مقدم به تحلیل و تشریح الزامات زمستان گذرانی زنبورها پرداختیم که در دو بخش تقدیم حضورتان میشود.
زمستان گذرانی یک نسخه واحد برای همه مناطق ندارد و یک بحث فراگیر است، با توجه به تنوع اقلیمی و گستردگی سرزمین پهناور ایران نمیتوان برای آنیک نسخه یا دستورالعمل فراگیر صادر کرد و میبایست درباره هر منطقه بهصورت موردی برنامهریزی کرد.
زمستان گذرانی مفهومی کلی است و در مورد آن برای کشورمان که در یکزمان واحد تنوع چهارفصل دارد، نمیتوان یک دستورالعمل واحد تبیین کرد و به تمام مناطق تسری داد.در ایران زمانی که یک زنبوردار تهرانی در حال آماده شدن برای فصل سرما و زمستان است در جنوب کشور زنبورداران مشغول برداشت عسل کُنار هستند و این تفاوت بزرگی را ایجاد میکند یا زمانی که مثلاً در اطراف تهران زنبورداری برای زمستان آماده میشود، در مناطق سردسیر غرب کشور، زنبورداران مدتی است که وارد زمستان گذرانی شدند و زنبورهایشان را خواباندهاند. پس صدور یک نسخه برای زمستان گذرانی کلنیهای زنبورعسل در ایران امری نادرست و غیرقابلاعتماد است.
زمستان گذرانی، سالم رساندن زنبورهای عسل به بهار است و برای تحلیل این موضوع باید نخست به تعریف جامعی از زمستان گذرانی برسیم، زمستان گذرانی به سادهترین و کوتاهترین تعریف یعنی زنبورهای سالم را در رطوبت کنترل شده و به دور از تنشهای محیطی با مناسبترین مقدار عسل به بهار برسانیم.
با تأکید بر چهار اصل موجود در این تعریف، یعنی زنبور سالم، رطوبت کنترلشده، تنشهای محیطی (ضربه، باد، نوسانات شدید دما و...) و نیز مناسبترین مقدار عسل، افزود: این موارد باید دقیق و علمی برای زمستان گذرانی، موجود بوده، برنامهریزی و کنترل شوند.
درجاهایی که زنبورهای غربی یا زنبورهای عسل معمولی زندگی و پرورش مییابند، میشود با چهار کار، پروسه زمستان گذرانی را کامل کرد که اولین قدم، فشردهسازی کندوها است که عبارت است از متناسب کردن تعداد قاب موجود در کندو با میزان جمعیت زنبورهای موجود در کندو.اگر قدرت یک جمعیت چهار قاب است و مثلاً 5 قاب در کندو موجود است باید کمکم با سرد شدن هوا و عقبنشینی زنبورها، آنیک قاب اضافه حذف شود بهطوریکه قابهای موجود در کندو پوشیده از جمعیت شده و دو طرف قابها پر شود که به این عمل فشردهسازی میگویند.
فشردهسازی به صرفهجویی در دارو و هزینهها کمک میکند هر چه کندو فشردهتر و جمع و جورتر باشد، مقدار داروی کمتری برای آفات زنبورها نیاز است و به طبع هزینهها هم کاهش مییابد.بطور مثال برای یک کندوی 7 قاب دو نوار دارویی لازم است که باکمی تأمل و برنامهریزی و رساندن کندو به 5 قاب میتوان تنها از یک نوار برای دفع آفات استفاده کرد و این یعنی صرفهجویی در مصرف دارو و کاهش 50 درصدی هزینههای درمانی کلنی.
اولین مبنای فشردهسازی، صرفه اقتصادی و دومین فایده آن این است که با فشردهسازی زنبورها بهتر میتوانند کندو را کنترل کنند،البته صحبت ما مربوط به دما نیست، بلکه زنبورها راحتتر میتوانند در محیط کوچکتر به تخلیه لاروهای مرده و آفات مختلف بپردازند.
همچنین این کار میتواند از آسیبهای پروانه موم خوار در این فصل جلوگیری کند و وقتی قابها بهصورت فشرده مملو از زنبور باشد، یک لارو موم خوار نمیتواند روی قاب حرکت کرده و خسارت وارد کند.از دیگر فواید این کار، محدودیت فعالیت زنبورهای شکارچی مثل زنبور زرد و قرمز در حالت حضور فشرده زنبورهای عسل است که امکان ورود و ضربه زدن مهاجمان در این حالت کاهش مییابد، ولی اگر زنبورها در قاب پراکنده باشند، دانهدانه طعمه زنبورهای شکارچی میشوند.
کنترل آفات و کمک به رشد متقارن کندو از فواید فشردهسازی ُ فشردهسازی هم از مبنای اقتصادی و هم ازنظر دفع آفات و خسارتهای کلنی، امری مثبت و پرفایده است. از طرفی در فصل بهار هنگامیکه زنبورها را تغذیه میکنیم، یک مسئله اساسی به وجود میآید و عموماً زنبورها اندازه تخمریزی را با ورودیهای شهد و گرده کندو میسنجند، البته دما و نور هم در این سنجش مؤثر است ولی نقش گرده بسیار مؤثرتر است.
زمانی که ما به زنبورها غذا میدهیم، آنها احساس میکنند که بهار شده و شروع به گسترش تخمریزی میکنند. درحالیکه هنوز متوسط دما در طبیعت پایین است و ممکن است برای زنبورها مشکل ایجاد کند.این توسعه نامتقارن در کندو را باید به این شکل کنترل کرد که ما همان مقدار زنبوری که توان گرم کردن کندو را دارند در کندو جای دهیم و عرصه فعالیتشان را محدود کنیم تا زنبورها در همان محدوده مانده و بیشتر حرکت نکنند.
پس سه مبنای کاهش مصرف داروها و صرفه اقتصادی، کنترل آفات و بیماریها در طول فصل زمستان و کمک به رشد متقارن کلنی در فشردهسازی کندوها برای زمستان گذرانی وجود دارد ُ بعد از فشردهسازی کندوها باید درمان کنه صورت گیرد، چون هنوز زمستان شروع نشده و منطق ما برای درمان کنه این است که زنبورهای زمستان گذران ما در مرحله نوزادی و پسازآن نباید با کنه واروا مواجه شده باشند.
کنترل کنه واروا دومین گام در زمستان گذرانی
درگذشته میگفتند که کنهها خون یا «همولنف» زنبورها را میخورند ولی اکنون تحقیقات علمی نشان داده که اینگونه نیست و کنه از بافتهایی به نام «فت بادی» و اجسام چرب زنبورها که عملکردی شبیه کبد انسان دارد، تغذیه میکند.مشکل اینجاست که همه جانوران برای زمستان گذرانی به ذخیره چربی نیاز دارند و مشاهده شده که زنبورهایی که بدنشان چربی کمتری داشته، زمستان گذرانی سختتری داشتهاند.
از اینها که بگذریم اگر به تلفات زمستانی کلنیهای زنبورعسل در جهان بنگریم، تقریباً نیمی از این تلفات یا حتی بیشتر، به آلودگی با کنه واروا مرتبط است.کندو باید برای یک زمستان بدون کنه و بی تلفات آمادهسازی شود. گفت: پس از فشردهسازی، کنترل «کنه واروا» با این هدف انجام میشود که زنبورهایی که پس از گذران تابستان، بعد از برداشت عسل در حال متولد شدن هستند و قرار است جمعیت زمستانه ما را تشکیل دهند را بدون وجود کنه پرورش دهیم.
«جمعیت سازی» در کندوها گام سوم در زمستان گذرانی کلنیها
اخوان مقدم فعالیت بعدی برای زمستان گذرانی را جمعیت سازی توصیف و بیان کرد: باید جمعیت سازی نیز گسترش یابد، چراکه جمعیتی که در شهریور و مهرماه، در حال متولد شدن است به شرطی که تخمریزی بهطور طبیعی هم وجود داشته باشد، معمولاً تا سال بعد زنده میماند و میتوانیم بهار را با جمعیتهای زیاد شروع کنیم.پس ما برای تولید عسل خوب و داشتن جمعیت پایدار باید جمعیت سازی را هم پس از فشردهسازی و مقابله با کنهها مدنظر داشته باشیم.دقیقاً از روزی که آخرین برداشت عسل مان را انجام میدهیم باید برنامه جدی برای زنبور سازی داشته باشیم تا یک جمعیت، خوب و جوان و عاری از کنه برای زمستان درست کرده باشیم.
در مرحله آخر باید غذای زمستانی کندوها نیز تأمین شود، ولی ما باید به حداقل غذای دستی برای زنبورها اکتفا کنیم و نباید همه غذای موردنیاز را در اختیار آنها قرار دهیم.حداقل نیمی از غذای آنها باید از عسل ساخت خودشان باشد و نباید به این ذخیره دست بزنیم و نیم دیگر را باید با شکر یا شربت و دیگر تغذیهها کامل کنیم.
برخی زنبورداران تازهکار طمع میکنند و میخواهند سهم عسلی که برای تغذیه زمستانی کلنی هست را بردارند ُ درحالیکه این عسل بخشی از گوشت و پوست یا همان بدن موجودی است که ما به آن «کلنی» میگوییم و تکهای از جان کندوهای ماست که نباید آن را برداشت کنیم و ما تنها مجاز به برداشت مازاد بر مصرف تولیدات عسل کلنیها هستیم.اگر ما در بهار به زنبورها کمک میکنیم و موجب افزایش تولید آنها میشویم، میتوانیم اضافه مصرف را برداشت کنیم و باید برداشت ما بهاندازه کمک و اضافهتولید زنبورها باشد نه اینکه تغذیه آنها را غارت کنیم.
تأمین غذای مناسب برای زمستان گذرانی زنبورها
این مهندس تولیدات گیاهی افزود: پس برای داشتن زنبور سرزنده و بدون استرس باید میزان غذای کافی برای آنها تأمین باشد و نباید بیشازاندازه از عسل تولیدی آنها استحصال کرد. اگر بنا بر هر دلیلی این سهم عسل و غذای زمستانی زنبورها کاسته یا برداشت شود باید به ازای هر قاب پوشیده از زنبور در مناطق نهچندان سرد باید یک کیلوگرم شکر یا عسل در نظر بگیریم. درصورتیکه عسل موجود باشد، باید حتماً از عسل و در صورت نبودن عسل از شکر استفاده کنیم. در مناطق سردسیر باید به ازای هر یک قاب پوشیده از زنبورعسل یک و نیم تا 2 کیلوگرم عسل یا شکر در نظر گرفته و تأمین شود. درصورتیکه عسل بهطور کامل یا بخشی از نیاز موجود نباشد باید شکر سفید تهیه و بهصورت شربت غلیظ در اختیار زنبورها قرارگرفته و خورانده شود.
اگر در حال زنبور سازی بودیم و به زنبورها داشتیم کیک گرده میدادیم، تنها زمانی مجاز به این کار هستیم که زنبورها هم تخمریزی داشته باشند و بهبیان دیگر فقط زمانی مجاز به زنبور سازی هستیم و زمانی میتوانیم تغذیه پروتئینی انجام دهیم که طبیعت هم پشت زنبورها بوده و از آنها حمایت و پشتیبانی کند.اگر این اتفاق نیفتد و طبیعت پشتیبان زنبورها نباشد نهتنها تغذیه با کیک گرده فایده نخواهد داشت بلکه ممکن است مضر هم باشد.
جمعبندی مطالب
ما برای یک کشور نمیتوانیم یک نسخه پیاده کنیم. باید با توجه به اقلیم و وضعیت کلنیها برنامهریزی کنیم و چهاراصل را که برای بیشتر نقاط کشور مفید است را اجرا میکنیم که ابتدا باید دست به فشردهسازی و سپس درمان کنه و بعدازآن زنبور سازی و در آخر دست به تغذیه و تکمیل غذای زمستانی زنبورعسل بزنیم.بقیه موارد بر اساس منطقه زنبوردار و متدی که کار میکند و تشخیص زنبوردار قابلتغییر و برنامهریزی است، مثل محیط زنبورستان و نحوه چینش کندوها، دما و مسائل مربوط به تغییرات جوی و باد و مسائل دیگری که در این زمینه دخیل هستند.
با اشاره به اینکه این چهار عامل کلیات قابلتعمیم هستند که با آنها شانس زیادی ایجاد میشود که کندوها را با حداقل تلفات به بهار برسانیم، برای زمستان امسال باید دو مورد مهم را زنبورداران عزیز مدنظر قرار دهند، اول اینکه بحث کنه را بسیار جدی گرفته و کنترل و مبارزه با روشهای اصولی داشته باشند، چراکه امسال بر اساس بازدیدهای میدانی ما اکثر مناطق آلوده و دارای حجم زیادی از این آفت کشنده است.
* در پایان باید امسال زمستان زنبورداران، آماده مواجهه با «نوزما سرانه» باشند چراکه سال گذشته این بیماری در بهار فراگیر شد و حتماً هنوز در کندوها و زنبورستان ها موجود است.
مهندس مهدی اخوان